کد خبر: ۱۲۳۴۴۷
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۰ 04 November 2015



بحث در مورد اينكه آيا طرح اقدام جامع مشترك با ايران در مورد برنامه هسته اي، مي تواند چارچوب راهبردي خاورميانه را تثبيت كند، به سختي آغاز شده بود كه چارچوب جغرافياي سياسي منطقه سقوط كرد. اقدام نظامي يكجانبه روسيه در سوريه آخرين نشانه از فروپاشي نقش امريكا در ايجاد ثبات در خاورميانه است كه از زمان جنگ اعراب و اسراييل در سال ١٩٧٣ پديد آمده بود.

    در پي آن جنگ، مصر روابط نظامي خود را با اتحاد جماهير شوروي رها و به روند مذاكرات تحت حمايت امريكا و معاهدات صلح بين اسراييل و مصر و اسراييل و اردن و توافق اسراييل و سوريه تحت نظارت سازمان ملل متحد و حمايت بين المللي از تماميت ارضي مستقل لبنان پيوست. پس از آن، جنگ صدام حسين براي تصرف كويت توسط ائتلاف بين المللي تحت رهبري ايالات متحده شكست خورد. بعد نيروهاي امريكايي جنگ عليه تروريسم در عراق و افغانستان را رهبري كردند. مصر، اردن، عربستان سعودي و ديگر كشورهاي خليج متحدان ما در تمام اين اقدامات بودند و حضور نظامي روسيه از منطقه محو شده بود.

    اما الگوي جغرافياي سياسي در حال حاضر در قتلگاه قرار دارد. چهار كشور در منطقه حاكميت را از دست داده اند. ليبي، يمن، سوريه و عراق به اهدافي براي جنبش هاي غيردولتي تبديل شده اند كه به دنبال تحميل حكومت خود هستند. در عراق و سوريه، نيروي ايدئولوژيك افراطي كه خود را به نام دولت اسلامي (داعش) معرفي مي كند، به عنوان يك دشمن بي امان براي نظم جهاني تاسيس شده است. داعش قرائت آخرالزماني دارد كه هر دو طرف حكومت هاي سني منطقه و ايران شيعي در برابر آن احساس تهديد مي كنند. همزمان كشورهاي سني از چهار منبع احساس تهديد مي كنند: حكومت شيعي ايران و ميراث امپراتوري فارسي آن، جنبش هاي راديكال كه درصدد سرنگوني ساختارهاي سياسي موجود هستند، منازعات قومي در هر كدام از دولت هايي كه پس از جنگ جهاني اول استقلال يافته اند و فشارهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي. سرنوشت سوريه يك تصوير زنده از اين بحران است. كشورهاي حاشيه خليج فارس براي سرنگوني حكومت علوي تبار اسد تلاش مي كنند، ايران از اسد حمايت مي كند و آنها از داعش بيشتر مي ترسند. اين دوگانگي با توافق هسته اي ايران افزايش يافته چرا كه از نظر سني ها اين به معناي تاييد ضمني هژموني ايراني از سوي امريكاست. اين روندهاي متضاد موجب عقب نشيني امريكا از منطقه شده و روسيه را قادر ساخته است كه در اقدامي بي سابقه در تاريخ اين كشور وارد عمليات نظامي در خاورميانه شود. نگراني اصلي روسيه اين است كه فروپاشي رژيم اسد مي تواند هرج و مرجي شبيه آنچه در ليبي ايجاد شد، به وجود بياورد و داعش در دمشق به قدرت برسد و سوريه به يك پناهگاه براي عمليات هاي تروريستي تبديل شود كه مي تواند به مناطق مسلمان نشين در داخل مرزهاي جنوبي روسيه در قفقاز و در جاهاي ديگر گسترش يابد.
    از سوي ديگر مداخله روسيه، در خدمت سياست ايران براي حفظ اين عنصر شيعه در سوريه است. هر چند در يك حس عميق تر، روسيه براي اهداف خود به تداوم نامحدود حكومت اسد نياز ندارد. اين يك متعادل سازي قدرت مانور كلاسيك براي منحرف ساختن تهديد تروريستي از منطقه مرزي جنوب روسيه است. اين يك چالش ژئوپولتيكي است و نه ايدئولوژيك و بايد به آن در همان سطح پرداخت. هرچند انگيزه نيروهاي روسيه در منطقه و مشاركت آنها در جنگ پيچيده، براي سياست امريكا در خاورميانه يك چالش بي سابقه در چهار دهه گذشته را ايجاد كرده است.
    سياست امريكا (تاكنون) در تلاش براي استفاده از انگيزه هاي همه طرف ها بوده و از اين رو، در آستانه از دست دادن قابليت شكل دهي به اوضاع قرار گرفته است. امريكا در حال حاضر با همه طرف هاي حاضر در منطقه مخالف است يا با آنها در تقابل بوده و اختلاف نظر دارد. امريكا با مصر بر سر موضوع حقوق بشر: با عربستان سعودي بر سر يمن و همچنين با هر يك از طرف ها در سوريه بر سر اهداف مختلف اختلاف نظر دارد. امريكا اعلام كرده است در بركناري اسد از قدرت قاطع است اما در ايجاد اهرمي سياسي يا نظامي موثر براي رسيدن به اين هدف از خود تمايلي نشان نمي دهد. ايالات متحده همچنين اقدام به پيشبرد گزينه ساختار سياسي نكرده است كه بر اساس آن، اسد بايد از قدرت كنار رود. روسيه، ايران، داعش و سازمان هاي تروريستي مختلف اين خلارا پر مي كنند. روسيه و ايران در تلاش براي حفظ اسد بر سر قدرت هستند. كشورهاي سني منطقه خليج فارس، اردن و مصر -كه با گزينه نبود ساختار سياسي مواجه هستند- از هدف امريكا حمايت مي كنند اما درباره پيامدهاي ناشي از تبديل شدن سوريه به يك ليبي ديگر نگران هستند.
    سياست امريكا در مورد ايران به كانون سياست خاورميانه اي اين كشور منتقل شده است. دولت اصرار دارد كه در برابر طرح هاي جهادي و امپرياليستي ايران قرار دارد و با نقض توافق هسته اي قاطعانه برخورد خواهد كرد. اما به نظر مي رسد امريكا از شور و حرارت بيشتر براي تغيير شرايط خصمانه با ايران، از طريق تكامل تاريخي روش مذاكره متعهد است. سياست غالب امريكا در قبال ايران اغلب با گشايش در روابط واشنگتن با چين در زمان رياست جمهوري نيكسون مقايسه مي شود كه با وجود برخي مخالفت هاي داخلي انجام شد. گشايش با چين در سال ١٩٧١ بر اساس هدف بود كه هر دو كشور مانع از استيلاي شوروي بر منطقه اوراسيا شوند. نمي توان چنين قياس راهبردي را درباره ايران و امريكا مطرح كرد. بلكه برعكس، در پي دستيابي به توافق هسته اي، آيت الله علي خامنه اي رهبر معظم ايران، امريكا را «شيطان بزرگ» توصيف و مذاكره با امريكا درباره موضوعات غير هسته اي را رد كرد. آقاي خامنه اي همچنين پيش بيني كرد كه اسراييل ديگر بعد از ٢٥ سال وجود نخواهد داشت. چهل و پنج سال پيش، انتظارات امريكا و چين از يكديگر، متقارن بود. تهران با آغاز روند اجرايي شدن توافق هسته اي به اهداف اوليه و اساسي خود دست خواهد يافت. اما منافع امريكا بر اساس رفتارهاي ايران طي يك دوره زماني حاصل خواهد شد. گشايش با چين بر اساس تطبيق فوري سياست هاي چين با واشنگتن انجام شد نه بر اساس پيش بيني ها درباره تغيير نظام داخلي چين. فرضيه خوش بينانه درباره ايران آن است كه شور انقلابي تهران كاهش خواهد يافت زيرا تعاملات اقتصادي و فرهنگي آن با جهان خارج افزايش خواهد يافت.
    
    امريكا بايد بداند:
    مادامي كه داعش كنترل برخي مناطق خاور ميانه را در دست داشته باشد، تنش ها بر همه مناطق خاورميانه حكمفرما خواهد بود. نابودي داعش بيشتر از سرنگوني اسد فوريت دارد. بايد اطمينان حاصل شود اين مناطق به مامني دايمي براي تروريست ها تبديل نخواهند شد. تلاش هاي بي نتيجه فعلي امريكا مي تواند سبب پيوستن افراد بيشتري به داعش به عنوان تنها گروهي كه در مقابل امريكا ايستاده است، شود.
    امريكا تقريبا تسليم نقش نظامي روسيه شده است. اما اگر نقش نظامي مسكو به عمليات عليه داعش محدود شود، اين موضوع ممكن است سبب جلوگيري از بازگشت روابط امريكا و روسيه به دوران جنگ سرد شود.
    ساختار فدرال مي تواند بين گروه هاي علويان و سني ها ايجاد شود. اگر مناطق علوي نشين به بخشي از نظام فدرال سوريه تبديل شوند، اسد مي تواند در اين روند ايفاي نقش كند.
    نقش امريكا در چنين خاورميانه اي محدود به دادن تضمين هاي نظامي به كشورهاي سني سنتي خواهد بود، همان وعده هايي كه دولت امريكا حين برگزاري مذاكرات درباره توافق هسته اي ايران به هم پيمانان عرب خود داده بود.
    در چنين شرايطي، نقش ايران مي تواند حياتي باشد. امريكا بايد آماده گفت وگو با ايراني براي بازگشت به نظم وستفالي در درون مرزها باشد.
    امريكا بايد درباره نقشي كه در قرن بيست و يكم ايفا خواهد كرد، تصميم گيري كند. بنابراين، خاورميانه آزموني براي امريكا محسوب مي شود.
      
□ روزنامه اعتماد،
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱
یاسر علوی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۴
تابناک داره تابناک میشه و از مدیریت محترم سایت تشکر میکنم چون استان و فضای خبریم به حضور تابناک نیاز داره
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :