زمانی که شعار تبریز 2018 پایتخت گردشگری دنیای اسلام اعلام شد ، موجی از خوشحالی برای دست اندرکاران سازمان های بروکراسی استان آغاز گردید. هرچند همان اعلام خبر نیز چنان با بی ذوقی و سطحی نگری ای اعلام شد که هنوز هم بسیاری از مردم از این واقعه مهم بی اطلاعند.
هرچند موضوع این نوشتار بیان واقعیت های مهمتری است اما بد نیست این گزاره را نیز یادآور شویم که این چنین موضوعاتی که می تواند بعنوان یک سکوی پرتاب برای شهر ویا استان مان باشد نباید سر سری گرفته شود و قطعا لازم است که مدیریت سیاسی استان نقش بیشتر و بهتری در این زمینه ایفا نماید.
متاسفانه شاهد فعالیت چنان وسیع و عمیقی نیستیم که بذرهای امید را به دل مردمان شهر بنشاند و البته امار رسمی هم این نگرانی ها را تشدید می کند.
خبر کاهش 7 درصدی تردد مسافران نورزوی از آن رو بد است که نشان می دهد فعالیتهای سال گذشته اثری در جذب مسافر داخلی نداشته و حال این سئوال بدیهی به ذهن می رسد که این اقدامات چگونه می تواند مسافر خارجی را به تبریز بکشاند.
جاذبه ها البته دو نوع اند یا جاذبه های طبیعی و سنتی هستند که میراث فرهنگی متولی معرفی شایسته آنها است و یا جاذبه های مصنوعی که علی القاعده شهرداری بایستی همت جدی برای ایجاد چنین جادبه هایی اقدام نماید. این اقدامات علاوه بر زیبا سازی شهری در جذب گردشگر نیز بسیار موثر است. مثلا مدلی مانند کشورهای اسکاندیناوی برای این منظور مناسب است که با خلق آثار مهندسی و مصنوعی شهر هنر زیادی در جذب گردشگران دارند.
لازم به یادآوری است که مدیریت شهری به تنهایی نمی تواند در این زمینه کاری از پیش ببرد و شایسته است مدیریت شهرستان نیز با بسیج منابع و نیروهای خود ، همت بیشتری به خرج دهند. البته آنچه این روزها در فرمانداری تبریز و سایر فرمانداری ها می گذرد ، چنان امیدارکننده نیست .