داستان سیاست در امریکا البته بیش از هر جای دیگری با تجارت عجین شده و پیوند خورده است. زمانی که جنگ عراق مطرح شد ، بسیاری از کارشناسان تاثیر هیئت مدیره شرکت هایی مانن اگزون موبیل را که در دست افرادی چون دیک چنی معاون بوش و .. بود بسیار موثر می دانستند. این مساله اختصاصی به دمکرات و جمهوری خواه هم ندارد.
اما همه این ها در مقابل ترامپ ، داستانک هایی بیش نیست .تاجری نیویورکی با کازینو هایی جهانی . کسی که در برگزاری مسابقات ملکه های زیبایی تبحر فراوان دارد. او اتفاقا مکمل تام و تمام جریان سرمایه داری است . ترامپ سکس را به خدمت تجارت و آن را برای نفع بیشتر به خدمت سیاست در آورده است. شعار های افراطی او هرچند تهدیدی علیه حقوق بشر در جهان است اما رگه های افکار امریکایی که سالهای سال در فضای سرمایه داری رشد و توسعه یافته است همچنان از او صمیمانه استقبال می کند.
عجیب ترین مورد ارتباطی ترامپ را شاید بتوان رابطه او با پوتین دانست.
پوتین ، ترامپ را رییس جمهور شایسته ای برای امریکا دانسته بود و از این روی بود که ترامپ او را برای جشن آخر هفته خود دعوت نمود. هرچند پوتین در دقایق آخر از حضور در این مراسم منصرف شد اما چیزی از روابط گرم آنها نکاست. چرا که او با ارسال یادداشت صمیمانه ای بهمراه کادویی زیبا عدم حضور خود را جبران نمود.
پوتین رییس جمهوری که قالب ریاست برای او تنگ نموده و همواره سودای رهبری داشه است. رهبری که به فکر احیای تمدن شوروی ورشکسته است . او این مساله را نه در مصاحبه با رسانه های روسی بلکه در اجلاس امنیتی مونیخ به زبان می آورد. پوتین اما چون مالک روسیه است طعمه تجاری خوبی برای ترامپ محسوب می گردد.هرچند ترامپ جمهوری خواه باشد و در سال ٢٠١٢، یک‌سال پیش از آنکه ترامپ مراسم دختر شایسته را به روسیه ببرد، «میت رامنی»، نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، روسیه را مهم‌ترین تهدید ژئوپلیتیک ایالات متحده خوانده باشد. اما بهرحال ترامپ تصمیم دارد برای ساخت برج ترامپ در قلب مسکو با پوتین هماهنگ باشد. واسطه این دو نه سیاسون بلکه تاجری بنام آقالاروف است.
همه چیز برای یک همگکاری عالی بین این دو آماده است. به نظر می رسد سرمایه داری به قله کمال خو د نزدیک تر می شود.
ترامپ به تجارت خود پایبند است و پوتین بر مدار اندیشه های هزاره گرایانه خود از سوریه تا کریمه در سودای نفوذ است. آنچه خطرناک است نه این اتحاد بلکه تبعات استراتژیک این مساله است که بعنوان نمونه می توان به تغییر مواضع روسیه در قبال ایران اشاره نمود . چراکه پوتین اخیرا آگاه شده است که از جانب اوباما بازی خورده است و به همین ترتیب با توجه به روابط گرمی پوتین و ترامپ همچنان احتمال فریب مجدد این رهبر خرس باز وجود دارد.