سیاسی بازی با شورای ورشکسته

اگر بخواهیم نگاهی گذرا و کلی به  شورای شهر دوره چهارم تبریز داشته باشیم آنچه می تواند سبد ذهنی ما را پر کند اخبار 20 و 30 و یا بخش های مهم خبری صداوسیما در خصوص فساد کشف شده در این شوراست .
 
متاسفانه کشف این فساد همه خدمات و تلاش های اعضای محترم این نهاد نیم بندی را با چالش مهمی در افکار عمومی مواجه ساخته و شیرینی طرح ها  و پروژه های مهمی  را که در سایه این تلاش ها برای آبادانی و پیشرفت تبریز به ارمغان آمده بود را نیز به باد فراموشی سپرد.
 
آنچه بدیهی است  این که سیاسیون محلی و کشوری برای اینکه بتوانند از این موضوع نمادی برای کاسه  سیاسی خود بدوزند نیاز مبرمی برای زنده نگه داشتن این موضوع در اذهان عمومی و بهره برداری لازم از آن را دارند.
 
بیگی و شورا
 
از بین نمایندگان مردم تبریز در مجلس شورای سلامی آقای بیگی که اتفاقا از راهیابی به کمیسیون اقتصادی مجلس بازمانده و به کمیسون شوراهای مجلس هدایت شده است مواضع بیشتری در این خصوص از خود در فضای رسانه ای و مصاحبه ای بجای گذاشته است. هرچند بسیاری از انتقادهای وی در خصوص مدیریت سیاسی استان بر زبان آورده است صحیح و بلاشک است اما از بین مطالب ایشان حلقه مفقوده ای سر بر آورده است که برای نگارنده جالب توجه می نماید.
 
بیگی در معیت دبیری
 
بیگی حتی در دیدارهای منطقه ای خود با مردم تبریز بخصوص در مناطق کم برخورداری مانند حیدرآباد و ... که اغلب با حضور آقای دبیری ریاست محترم شورای شهر تبریز برای بررسی مشکلات شهری ایشان  برگزار می گردد نیز در بیان مطالب انتقادی خود سیبل مقابل را مدیریت سیاسی استان دانسته و انتقادات خود را متوجه آنها می کند.
 
سهم تقصیرها و عدالت در انتقاد
 
در سوی دیگر آنچه از همه واضح تر به نظر می رسد این است که اگر سهم تقصیری برای مدیران مرتبط با این فساد کشف شده در شورای شهر بایستی قایل باشیم در وهله نخست جناب شهردار بایستی مواخذه گردد چراکه برخی از مدیران منصوب وی در این امر مبتلابه بوده اند. در ردیف دوم این قصورات به نظر می رسد خود آقای دبیری که با تشکیل دفتر مشاوران شورا نقش مهمی در بسترسازی این آبروریزی ایفا نموده است ، قرار دارد و احیانا در جایگاه سوم مقصران فرمانداری تبریز قرار دارد.
 
حال این دغدغه بوجود می آید که چرا آقای بیگی تا کنون انتقادات خود را عادلانه مدیریت ننموده است؟
 
وی  در اظهار نظری می گوید((طرف صحبت من اصلاً اعضای شورای شهر نیست بلکه نقد جدی بنده به مدیریت سیاسی استان است))
 
واقعا چرا براستی بیگی برای اعضای شورا سهمی از تقصیر نمی تواند قائل شود؟
 جملات بعدی بیگی زمینه را برای درک تصویری که وی می خواهد از این ماجراها به مخاطب منتقل کند روشن تر می نمایند.
 
او می گوید:
 
حال از آنچه مختصرا شرح داده شده آشکار می گردد تلاش های روشنگرانه این نماینده تبریز نیز اثری از شرایط ایده آل حرکت سیاسی در خود ندارد و به نظر می رسد بیشتر این حمله ها و انتقادها  همان چماقی است که با آن می توان بر سر استانداری زد و افکار عمومی نیز حق را به جانب وی می دهد چراکه استاندار زبان قاطعی ندارد.
 
حسن ورزی