موضوع نهی احمدی نژاد از ورود به انتخابات ریاست جمهوری بحث مهم و داغی است که که می توان از زاویه های گوناگونی بدان پرداخت.
کد خبر: ۳۰۲۹۴۴
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۶ 27 September 2016
موضوع نهی احمدی نژاد از ورود به انتخابات ریاست جمهوری بحث مهم و داغی است که می توان از زاویه های گوناگونی بدان پرداخت.
 
اینکه اصلا چرا رهبری ایشان را منع کرده است. چرا احمدی نژاد سراغ رهبری رفته و از ایشان  اذن خواسته است؟
 
اینکه رهبری چرا دوقطبی را برای کشور مفید نمی دانند و اینکه چه خطراتی با ایجاد فضای دوقطبی در کشور منافع ملی را تهدید میکرد  و  ده ها سئوال دیگر از این دست که هرکدام مجالی مناسب برای پاسخ دادن می طلبد.
اما نکته مهم این ماجرا که حدود یک ماه است که یک بخش مهم از فضای سیاسی کشور را به خود اختصاص داده است همانا ممانعت رهبری از بدعتی است که شیوع آن می توانست بعد ها برای کشور بسیار هزینه تولید کند.
بدعت در مقابل شفافیت
بسیاری از اصولگرایان که از سال 90 به این سو و با کم فروغ شدن توان دولت در حل مشکلات و نیز با توجه به مسائلی که از سال 88 به آن طرف در کفه ترازوی اصولگرایان سنگینی می کرد ، راه خود را احمدی نژاد جدا ساخته بوده و تا امروز همواره در مقام منتقد وی حاضر شده اند، در همان ابتدا با خبر دیدار احمدی نژاد و رهبری ، حجت را بر خود تمام دانسته و استدلال می کردند نیازی به طرح علنی نهی رهبری وجود ندارد. و همین که از کانالهای به زعم ایشان معتبری این خبر را نقل کرده اند برای ایشان حجت شرعی کافی استحصال شده و تکلیف بر این است که این مطلب را عمومی کرده و زمینه را برای حضور احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری مسدود کنیم.
این امر یک ایراد مهم دارد آنهم اینکه این خاصیت در بسیاری از سیاسیون وجود دارد که شدیدا تمایل دارند  از روشی که منافع سیاسی شان تامین و تضمین شد بصورت مکرر استفاده نمایند. اگر از همان ابتدای طرح خبر دیدار نخبگان سیاسی (حتی داخل خانواده اصولگرایان) این روش را پذیرفته و مورد استفاده در استدلالها و تصمیم گیری ها می کردند چه بسا محملی  بوجود می آمد تا بعد از این نیز برخی از سودجویان سیاسی در مواقعی که قدرت اقناعی و یا سلبی شان برای پیش برد اهداف شان کافی نبود به جعل چنین اخباری دست یازند و همین موجب بلوای ذهنی در سیاسیون می شد.
آنچه سیاست بدان نیازمند است شفافیت است . این انتظار زیادی نیست که همه بخواهند از داده های شفافی در عرصه سیاسی برخوردار باشند تا بتوانند تصمیم گیری نمایند و اتفاقا این گونه است که همه سیاسیون مسئول تصمیم های خود خواهند بود.
رهبری
رهبری هر چند در این فقره با ورود شخصی خود که از موارد  نادر سیاسی دوران رهبری ایشان است هزینه این بحث را شخصا تقبل نموده و  از شیوع چنین روشی در مسائل سیاسی داخلی ممانعت نمودند اما برخی ها حتی به این مساله نیز راضی نشده  و درصدد جا انداختن این امر هستند که وقتی از کانالی خبر مربوط به موضع رهبری آمد همه باید تسلیم آن شویم.
نگارنده بر آن نیست تا مقایسه ای بین این روش و صراحت های رهبری در بیان مواضع خود ارائه دهد اما دقت در فرمایشات صریح رهبری به جد می تواند از شیوع این بدعت خطرناک جلوگیری نماید.انچه معلوم است اینکه افشای خبر این دیدار صرفا بخاطر این بوده است که کشور هزینه زایدی را پرداخت ننماید.
در دیدار نخبگان علمی در سال 88 فرمودند «من اگر یک وقتی توی نماز جمعه یک حرفی میزنم، این ابتدا به ساکن نیست؛ حرف خصوصی، پیغام خصوصی، نصیحتِ لازم انجام میگیرد، وقتی انسان ناچار میشود، یک حرفی را میآورد در علن بیان میکند.» این یعنی اینکه در هیچ شرایطی به کانال دیگری نیاز ندارم اگر مقتضی بود خودم تریبون دارم و اعلام می کنم.
یا در جای دیگری
در دیدار رمضانی دانشجویی سال 91 درباره نگاه حمایتی از افراد فرموده بودند «من موضعم را علني مي‌گويم وحرف درگوشي ندارم.»
البته این حرف هم متمایز از بحث دیگری بود که در دیدار رمضانی سال 87 فرمودند که «نبادا کسی تصور کند که رهبری یک نظری دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمی مطرح میشود، در خفا به بعضی از خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجراء کنند؛ مطلقاً چنین چیزی نیست. اگر کسی چنین تصور کند، تصور خطائی است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیره‌ای انجام داده. نظرات و مواضع رهبری همینی است که صریحاً اعلام میشود؛ همینی است که من صریحاً اعلام میکنم.»
برچسب ها: رهبری ، احمدی نژآد
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :