این روحیه دو قطبی سازی من یا تو بزرگترین آفتی است که امام راحل نیز در مورد آن هشدارهای زیادی داده بود و می فرمود اساس همه چیز به وحدت کلمه است. تفکر دوقطبی سازی برای حذف، بزرگترین تهدیدی بود که در خانواده انقلاب متولد شده و تا کنون از این انقلاب هزینه گرفته است.
با نگاهى ظاهرى و ساده در همان نگاه اول ميتوان ديد که ساعت مچی بیگی حداقل 500 هزار تومان می ارزد و کت وشلوار معمولی او لباسی نیست که طبقه متوسط به پایین جامعه یعنی مثلا کارگران و کارمندان بتوانند آن را بر تن کنند.این البته از لطایف روزگار است که آنان که همواره شعار مردم و یا محرومان را داده اند اغلب بعدها معلوم شده است که خود، کم از منابع مادی برخوردا ر نبوده اند.
بیگی وارث هرآنچه دولت قبل داشت
بگذریم، بیگی خواسته و ناخواسته وارث دولتی است که هر چند شعار آن عدالت طلبی و مستضعف محوری ومهرورزی با همه است اما در تمامی زمینه هایی که مدعی پروپا قرص عملکرد ایده آل در آن زمینه بوده است، ویرانی هایی متعددی به بار آورده است.
بیگی هرچند به لحاظ شخصیتی با خود احمدی نژاد فاصله های معناداری دارد اما به تحقیق که از همکاری با وی روحیه های او را در خود اندوخته است.
تخریب ؟!
احمدی نژاد بنیانگذار درون گفتمانی تخریب بود . فردی از داخل انقلاب که تمامی دستاوردهای انقلاب را خائنانه تلقی نمود و اولین دوقطبی کینه توزانه داخل صفوف انقلاب را از سال 57 تا کنون رقم زد.
این روحیه دو قطبی سازی من یا تو بزرگترین آفتی است که امام راحل نیز در مورد آن هشدارهای زیادی داده بود و می فرمود اساس همه چیز به وحدت کلمه است. تفکر دوقطبی سازی برای حذف، بزرگترین تهدیدی بود که در خانواده انقلاب متولد شده و تا کنون از این انقلاب هزینه گرفته است.
بیگی نه مصداقا اما به صورت تشخصش به لحاظ چهارچوب فکری خود، بخصوص در آستانه انتخابات سال 94 که نیاز شدیدی به این دوقطبی سازی جامعه داشت دقیقا مانند آنهایی که همه چیز را تقصیر دولت قبل می دانستد او نیز همه چیز را ناشی از استقرار این دولت می دانست.
اما بیگی دغدغه دیگری نیز داشت . او برای خود نیز می جنگید.
او رقابت را اینگونه تعریف کرده بود. بیگی –جبارزاده.
قصدی بر این ندارم تا بگویم بیگی هر آنچه شعار داده است برای خود بوده است اما به جرات می توان گفت هر آنچه فریاد زده شده است اغلب نه برای منافع استانی بلکه برای منظورهای دیگری بوده است.
دو نمونه از جنجال آفرینی های بیگی را مثال میزنم تا سندی بر این مدعا باشد.
قبل از اینها این نکته را باید مد نظر داشت که بیگی امروز نماینده این شهر است نه نماینده شخص یا گروهی . حسب آموزه های حضرت امام بایستی نقش این نماینده در تحقق وحدت در صفوف کارگزران نظام را بررسی کرد و یاد آور شد که منافع این مردم در وحدت عمل مسئولین است نه دوقطبی سازی ها.
1-مورد پهلوان پرویز هادی . در این خصوص قبل از همه جار و جنجال های جمشید نظمی طی نامه ای به فدراسیون کشتی تمام وظایف قانونی خود را منصفانه و مجدانه بجا آورده بود اما وقتی مشخص شد نتیجه ای عاید نخواهد شد بیگی با حضور رسانه ای و منتقدانه خود موجی را علیه ورزش و مدیریت آن براه انداخت در حالیکه نه نفعی برای هادی داشت و نه استان.
2-در مورد شورای چهارم شهر تبریز.
همه منصفان می دانند که نجفی از مدیرانی است که بیگی برای تداوم مسئولیت او سنگ تمام گذاشت و رابطه دبیری و بیگی را باید این گونه توضیح داد دبیری قول شهرداری تبریز را بعد از دوران استانداری اش به بیگی داده بود. حال در این فساد کشف شده چگونه می شود که بیگی حتی یک جمله هم علیه این افراد موضع نمیگیرد اما بصورت تمام قد بر علیه استاندار شمشیر می کشد؟
این ها نشان می دهند بیگی نه به دنبال منافع مردم بلکه به دنبال ایجاد فضای دوقطبی لجاجت و کینه ورزی است که متاسفانه باید گفت حیات و بقای برخی از افراد و گروه ها در صورت وجود چنین فضایی است.
در مورد اخیر شکایت از شبستری هم می توان اثباتی بر مدعای جنجال سازی و تعقیب اهداف شخصی را یافت.او چرا آن هنگام که شبستری از دولت قبل گله می نمود شکایت نکرد اما امروز چه اتفاقی افتاده است که بیگی متوجه حق شکایت خود شده است؟
شاید نیازی به یاد آوری نباشد که هیچ کدام از اظهارات شبستری خطاب مستقیم به بیگی نبوده است و آنچه بوده است انتقاد از عملکرد گذشته ای هست که بهر حال بیگی نیز جزوی از آن است.
شبستری و خلقیات سیاسی
مگر در این دولت حاضر و مدیریت سیاسی شبستری نبود که گروه خاص ضد دولت، با دعوت از حمید روحانی و سپردن تریبون مهم به وی کل دولت و شخص رییس جمهور را بدتر از صهیونیزم معرفی کرد؟
شرط انصاف
شاید منصفانه باشد بگوییم بهتر است آقای بیگی حب و بغض های شخصی خود را در ایفای وظایف سیاسی خود دخیل ننماید و اگر بنایی برای تعامل با دولت به منظور استیفای حق مردم دارد آنچنان که استانداری در مقابل فحاشی های حمید روحانی در دانشگاه تبریز صبورانه سکوت کرد وی نیز در مقابل انتقادهای به حقی که از دولت قبل انجام می شود با آرامش بیشتری برخورد نماید.
بگذریم، بیگی خواسته و ناخواسته وارث دولتی است که هر چند شعار آن عدالت طلبی و مستضعف محوری ومهرورزی با همه است اما در تمامی زمینه هایی که مدعی پروپا قرص عملکرد ایده آل در آن زمینه بوده است، ویرانی هایی متعددی به بار آورده است.
بیگی هرچند به لحاظ شخصیتی با خود احمدی نژاد فاصله های معناداری دارد اما به تحقیق که از همکاری با وی روحیه های او را در خود اندوخته است.
اگردر باب نهی رهبری از ورود احمدی نژاد به انتخابات اندکی تامل و تعمق نمائیم شاید بتوان استدلال نمود که یکی از علل این امر تلاش رهبری برای ممانعت از ورود روحیه مخرب تخریب دیگران برای اثبات خود توسط احمدی نژاد به فضای انتخاباتی باشد.
احمدی نژاد بنیانگذار درون گفتمانی تخریب بود . فردی از داخل انقلاب که تمامی دستاوردهای انقلاب را خائنانه تلقی نمود و اولین دوقطبی کینه توزانه داخل صفوف انقلاب را از سال 57 تا کنون رقم زد.
این روحیه دو قطبی سازی من یا تو بزرگترین آفتی است که امام راحل نیز در مورد آن هشدارهای زیادی داده بود و می فرمود اساس همه چیز به وحدت کلمه است. تفکر دوقطبی سازی برای حذف، بزرگترین تهدیدی بود که در خانواده انقلاب متولد شده و تا کنون از این انقلاب هزینه گرفته است.
بیگی نه مصداقا اما به صورت تشخصش به لحاظ چهارچوب فکری خود، بخصوص در آستانه انتخابات سال 94 که نیاز شدیدی به این دوقطبی سازی جامعه داشت دقیقا مانند آنهایی که همه چیز را تقصیر دولت قبل می دانستد او نیز همه چیز را ناشی از استقرار این دولت می دانست.
اما بیگی دغدغه دیگری نیز داشت . او برای خود نیز می جنگید.
او رقابت را اینگونه تعریف کرده بود. بیگی –جبارزاده.
قصدی بر این ندارم تا بگویم بیگی هر آنچه شعار داده است برای خود بوده است اما به جرات می توان گفت هر آنچه فریاد زده شده است اغلب نه برای منافع استانی بلکه برای منظورهای دیگری بوده است.
دو نمونه از جنجال آفرینی های بیگی را مثال میزنم تا سندی بر این مدعا باشد.
قبل از اینها این نکته را باید مد نظر داشت که بیگی امروز نماینده این شهر است نه نماینده شخص یا گروهی . حسب آموزه های حضرت امام بایستی نقش این نماینده در تحقق وحدت در صفوف کارگزران نظام را بررسی کرد و یاد آور شد که منافع این مردم در وحدت عمل مسئولین است نه دوقطبی سازی ها.
1-مورد پهلوان پرویز هادی . در این خصوص قبل از همه جار و جنجال های جمشید نظمی طی نامه ای به فدراسیون کشتی تمام وظایف قانونی خود را منصفانه و مجدانه بجا آورده بود اما وقتی مشخص شد نتیجه ای عاید نخواهد شد بیگی با حضور رسانه ای و منتقدانه خود موجی را علیه ورزش و مدیریت آن براه انداخت در حالیکه نه نفعی برای هادی داشت و نه استان.
2-در مورد شورای چهارم شهر تبریز.
همه منصفان می دانند که نجفی از مدیرانی است که بیگی برای تداوم مسئولیت او سنگ تمام گذاشت و رابطه دبیری و بیگی را باید این گونه توضیح داد دبیری قول شهرداری تبریز را بعد از دوران استانداری اش به بیگی داده بود. حال در این فساد کشف شده چگونه می شود که بیگی حتی یک جمله هم علیه این افراد موضع نمیگیرد اما بصورت تمام قد بر علیه استاندار شمشیر می کشد؟
این ها نشان می دهند بیگی نه به دنبال منافع مردم بلکه به دنبال ایجاد فضای دوقطبی لجاجت و کینه ورزی است که متاسفانه باید گفت حیات و بقای برخی از افراد و گروه ها در صورت وجود چنین فضایی است.
در مورد اخیر شکایت از شبستری هم می توان اثباتی بر مدعای جنجال سازی و تعقیب اهداف شخصی را یافت.او چرا آن هنگام که شبستری از دولت قبل گله می نمود شکایت نکرد اما امروز چه اتفاقی افتاده است که بیگی متوجه حق شکایت خود شده است؟
شاید نیازی به یاد آوری نباشد که هیچ کدام از اظهارات شبستری خطاب مستقیم به بیگی نبوده است و آنچه بوده است انتقاد از عملکرد گذشته ای هست که بهر حال بیگی نیز جزوی از آن است.
از این بگذریم که این عزیزان در نقد دولت قبل خود (خاتمی ) آن را در تریبون های خود رییس دولت را جاسوس و برانداز و خائن به مملکت معرفی می کردند. حال مگر چه شده است که فکر میکنند انتقادهای عام لزوما متوجه آنهاست و آن را به خود می گیرند؟
شبستری و خلقیات سیاسی
مگر در این دولت حاضر و مدیریت سیاسی شبستری نبود که گروه خاص ضد دولت، با دعوت از حمید روحانی و سپردن تریبون مهم به وی کل دولت و شخص رییس جمهور را بدتر از صهیونیزم معرفی کرد؟
شاید منصفانه باشد بگوییم بهتر است آقای بیگی حب و بغض های شخصی خود را در ایفای وظایف سیاسی خود دخیل ننماید و اگر بنایی برای تعامل با دولت به منظور استیفای حق مردم دارد آنچنان که استانداری در مقابل فحاشی های حمید روحانی در دانشگاه تبریز صبورانه سکوت کرد وی نیز در مقابل انتقادهای به حقی که از دولت قبل انجام می شود با آرامش بیشتری برخورد نماید.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۳
با سلام و درود به این آزادگی رسانه ای. مدتی بود متنی به این قلم و صراحت نخوانده بودم عالی بود . فردا اگر رئیس جمهور عوض شود و آقای شبستری این پست را به دیگری واگذار کند ان وقت است که همه می روند پی آقای دکتر شبستری . و برای انتقاد می کنند و بد و بیرا می گویند. بهتر است وارد چنین مسائیلی نشویم تا جامعه به هرج و مرج نزدیک نشود