بانوی قهرمان قایقرانی تبریزی:
معصومه داناپور یکی از این بانوان ورزشکار استان است که در رشته قایقرانی فعالیت می‌کند و با عملکرد درخشان خود در این چند سال پای ثابت اردوهای تیم ملی بوده است.
کد خبر: ۳۴۸۲۳۳
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۸ 24 December 2016
معصومه داناپور یکی از این بانوان ورزشکار استان است که در رشته قایقرانی فعالیت می‌کند و با عملکرد درخشان خود در این چند سال پای ثابت اردوهای تیم ملی بوده است.
داناپور از معدود ورزشکارانی است که علیرغم کسب چندین مدال ملی، آسیایی و جهانی همچنان در چنبره مشکلات گرفتار است و به دلیل عدم تیمداری در شهر و دیارش، مجبور به حضور در تیمی در جنوب کشور شده است، تیمی که به لطف درخشش وی، همیشه عنواندار قهرمانی کشور است.
بی شک وجود چنین مشکلاتی، باعث شده تا خانواده ها رغبت کمتری به حضور فرزندان شان در حوزه ورزش قهرمانی نشان دهند و چه بسیار دختران مستعد و شایسته ای که کنج منازل و دانشگاه ها قربانی عدم امکانات مناسب ورزشی شهرشان می شوند و از درخشش در رشته های مختلف ورزشی محروم می شوند.
 
قایقرانی در چندین رشته مختلف برگزار می شود که شاخه آب‌های آرام شامل رشته‌های کایاک و کانو کانادایی می‌شود. کایاک و کانو کانادایی هم سطح هستند و مسابقاتشان نیز در یک سطح برگزار می‌شود اما از لحاظ تکنیکی و عملکردی متفاوتند، به این صورت که در کایاک به هر دو طرف اما در کانو کانادایی به یک طرف پارو می‌زنند
داناپور در یکی از سخت ترین این رشته ها فعالیت می کند، رشته ای که نیازمند قدرت بدنی فوق العاده و هوش و ذکاوت بسیاری است. کانو، سخت ترین رشته قایقرانی است و با توجه به پارو زدن یکطرفه، نیازمند قدرت زیادی است تا ضمن حفظ تعادل و جلوگیری از واژگون شدن قایق، مسیر 200 یا 500 متری نیز با سرعت شگفت انگیزی پیموده شود.  
گفت و گوی ویژه این شماره را به این بانوی پرتلاش که توانسته عناوین جهانی را یکی پس از دیگری درو کند، اختصاص داده ایم تا بیشتر با این قهرمان ملی و ارزنده آشنا شویم. قهرمانی که تعصب ویژه ای به تبریز دارد و همیشه برای سربلندی شهرش از جان مایه گذاشته است.
شب های تبریز را ندیده ام!/دختران تبریز، قهرمان به دنیا می آیند!


این گپ و گفت صمیمی و جذاب را باهم مرور می کنیم:
.
یک معرفی کوتاه از خودت؟
 
معصومه داناپور هستم متولد 21 شهریور ماه 71 در شهر تبریز، دانشجوی تربیت بدنی و عضو تیم ملی قایقرانی هستم.
چند سال است که در این رشته فعالیت می کنی و چه مقام هایی را کسب کرده ای؟
مدت 7 سال  است که در این رشته بصورت حرفه‌ای فعالیت می‌کنم؛ مدال‌های طلا و نقره‌ی قهرمانی آسیایی، دوم تورنمنت جهانی، چهارم کاپ جهانی و هشتم قهرمانی جهان را کسب کرده‌ام.
 چی شد که رشته قایقرانی را انتخاب کردی؟ رشته ای که زیاد شناخته شده نیست و از ورزش های گران و پر هزینه هم محسوب می شود.
 
از نوجوانی استعداد خاصی برای ورزش کردن داشتم و چندین رشته را همزمان دنبال می کردم. از والیبال گرفته تا تکواندو! نکته جالب ماجرا به موفقیتم در این رشته ها برمی گشت که لذت زیادی برایم داشت تا اینکه یک روز اوایل سال 85 آگهی استعداد یابی مربوط به رشته قایقرانی را دیدم. این آگهی مسیر زندگی ام را تغییر داد و رسما شدم یک قایقران!
به مکان استعدادیابی (استخر ال گلی) مراجعه کردم و خیلی زود توانستم نظر مربیان رو جلب و به عضویت تیم استان در بیایم.
این سر آغازی بود برای شرکت در مسابقات که گاه به دلیل صغر سنی، با هزار مکافات مجوز حضور در مسابقات بزرگسالان را کسب می کردم. در همه رشته ها بازیکنان به دنبال کوچک کردن سن شان هستند و من سن م را بزرگتر می کردم تا بتوانم وارد رقابت ها شوم!
 
برخورد خانواده با مقوله ورزش کردن شما چگونه بود؟
راستش را بخواهید، اوایل خیلی مخالف بودند و با توجه به فرهنگ خانواده های تبریزی که بر پایه تعصب شدید نسبت به دختر خانواده است، برادرانم خیلی مخالف بودند ولی بهرحال توانستم با مکافات بسیار زیاد، نظرشان را جلب کنم .
 
کسب عنوان آسیایی تغییری در نگرش شان نداشت؟
چرا؛ پس از این که توانستم مقام آسیایی کسب کنم، شرایط به طور چشمگیری فرق کرد به طوری که در کانون توجه خانواده و حتی فامیل قرار گرفتم و حمایت ها  شروع شد در حالی که دیگر به این حمایت ها نیاز چندانی نداشتم چراکه راه خودم را پیدا کرده بودم. کاش در جامعه سنتی ما فرهنگسازی شود که دختران هم حق فعالیت ورزشی دارند و خانواده ها نباید به بهانه های مختلف، مانع تراشی کنند.
همینجا از خواهر بزرگم که به نوعی اسپانسر مالی و روحی من بود تشکر می کنم که در این سال ها همه هزینه ها را متقبل شده بود و مشوق اصلی ام برای ادامه راهی بود که منجر به کسب عنوان آسیایی شد.
 
پس الان طعم حمایت واقعی را می چشی؟
آره، واقعا لذت بخش است. به قول معروف میبوسند و روی چشمشان می گذارند. همه این را می دانند که با کمترین امکانات توانسته ام بیشترین بازدهی را داشته باشم و به عنوان یک دختر آذری با فرهنگ خاص آذربایجان، قله های افتخار را فتح کنم.
 
علیرغم آمادگی زیادی که داشتی از المپیک باز ماندی، چرا؟

متاسفانه پس از بازگشت از مسابقات جهانی روسیه عازم مسابقات کاپ فرانسه شدیم که یک ماه به انتخابی المپیک مانده بود و در همان مسابقات از ناحیه کمر، دچار آسیب دیدگی شدیدی شدم. برای ادامه درمان به تبریز اعزام شدم و طبق تشخیص پزشکان، بایستی یک ماه تمام تحت درمان قرار می گرفتم و استراحت می کردم چون اعتقاد داشتند که اگر تمرینات را ادامه دهم، احتمال خطر وجود داشت به صورتی که مجبور به کنار گذاشتن همیشگی ورزش میشدم. پس اجبارا از مسابقات انتخابی المپیک کنار کشیدم تا بزرگترین شانس زندگی ام را از دست دهم.
حرف و حدیث هایی در خصوص ممانعت مسئولین پارک ال گلی شنیده میشد که اجازه تمرین را در استخر نمی دهند و مانع حضور بانوان قایقران می شوند.
پیش از شرکت در مسابقات آسیایی خیلی اذیت می شدم و اجازه نمی دادند که در استخر تمرین کنم! برایم بسیار جالب بود که چرا به یک شهروند مجوز تمرین در پارک شهرش را نمی دهند ولی دستم به جایی بند نبود تا اینکه به مسئولین شهر نامه نوشتم و حتی از دفتر نمایندگی محترم ولایت فقیه در استان نامه ای گرفتم تا اجازه تمرین داده شود که خدا را شکر موفق به این امر شدم و الان با خیالی آسوده در استخر تمرین می کنم!
 
رفتار اطرافیان و گردشگرانی که در ال گلی حضور دارند چگونه است؟
الان که به ائل گلی می‌روم دید مردم جور دیگری است و با افتخار نگاهم می‌کنند و می بینم که من را به عنوان یک قهرمان ملی به بچه های شان نشان می دهند و این خوشحالم می کند که من و امثال من می‌توانیم الگویی برای دختران و بانوان تبریزی باشیم. مثلا  قبل از این که عنوان آسیایی کسب کنم، وقتی با لباس ورزشی به ائل گلی می‌رفتم، همه نگاه خاص و تعجب برانگیزی داشتند اما الان کاملا عادی شده و این در اذهان عمومی جا افتاده است که یک خانم هم می‌تواند قهرمان باشد. باید این در جامعه نهادینه شود که بانوان زیادی داریم که واقعا در حد و اندازه قهرمانی هستند و فقط آقایان نیستند که می‌توانند قهرمان شوند!
 
تعداد مدال هایی که کسب کرده ای؟
(می خندد) در این هفت سال به قدری مدال گرفته ام که شمردنشان سخت شده است! عناوین متعدد کشوری، آسیایی و جهانی!
 
بهترین مدالی که کسب کرده ای؟
 
مهمترین مدال هایی که کسب کرده ام مربوط می شود به طلا و نقره قهرمانی آسیا، نقره تورنمنت جهانی، چهارم کاپ جهانی و مقام هشتم جهان و همه مدال ها برایم بهترین هستند!
در خبرها آمده بود که در مسابقات جهانی دچار حادثه شدی و علیرغم اینکه در رده دوم بودی، هشتم شدی!
 
متاسفانه در یکصد متر پایانی "زیر زانویی" ام (وسیله ای که برای کنترل زانو استفاده می شود) در رفت و مجبور شدم که هیچ حرکتی نکنم! یعنی قایق و خودم را به دست باد سپردم چراکه اگه پارو می زدم واژگون میشدم و حذف میشدم پس اجبارا شاهد پیشی گرفتن رقبایم شدم و فقط نگاه کردم!
 
حتما لحظات سختی داشتی؟
شاید بیشتر از یک هفته گریه می کردم. اصلا باورم نمیشد که رده دوم را به این سادگی از دست داده بودم.
 
روزانه چند ساعت تمرین می کنی؟
در اردوها که برنامه تمرینی خاصی داریم. 4 تایم مختلف که مختص صبح و عصر است . صبح ها تمرینات آبی و پارو زنی و عصر ها هم بدنسازی همراه با دو و آمادگی جسمانی و دو و شنا.
اما در روزهایی که اردو نیستم سعی میکنم بر طبق همان الگوی اردو تمریناتم را پی گیری کنم تا از آمادگی دور نشوم.
 
در طول یک سال چند مسابقه برگزار می شود؟
رشته ما از ورزش های پر مسابقه است! قهرمانی کشور، انتخابی تیم ملی، لیگ باشگاه ها، قهرمانی آسیا، کاپ آسیا، قهرمانی جهان و کاپ جهانی از مهمترین مسابقاتی است که هر ساله برگزار می شود.
 
در همه ی این مسابقات شرکت می کنی؟
در تمام مسابقات داخلی که حضور دارم ولی به دلیل عدم بودجه، فقط برای دو مسابقه  آسیایی و جهانی اعزام می شویم.
 
پس لیگ باشگاهی هم دارید؟شب های تبریز را ندیده ام!/دختران تبریز، قهرمان به دنیا می آیند!
 
ما همه ساله لیگ باشگاهی داریم که در چهار دوره‌ی رفت و برگشت برگزار می‌شود و محل مسابقات نیز در دریاچه مصنوعی آزادی است. این مسابقات در مسافت‌های 200 و 500 متری دونفره برگزار می‌شوند و چون در تبریز تیمی در این رشته وجود ندارد، با پیراهن تیم تاید واتر هرمزگان در این مسابقات شرکت می‌کنم و در این دو سال تیم ما مقام اول را کسب کرده است و من نیز در رشته‌ کانو کانادایی همیشه نفر اول شده‌ام
 
با توجه به پر هزینه بودن این رشته، حمایت مالی هم می شوید؟
خوشبختانه امسال منطقه آزاد ارس به عنوان اسپانسر من را حمایت می کرد
 
با عنایت به عدم پوشش تلویزیونی، چه توجیه اقتصادی و دستاوردی برای اسپانسر داشت؟
به نکته ی بسیار مهمی اشاره کردید. متاسفانه صدا و سیمای استان هیچگونه اهمیتی به ورزش بانوان نمی دهد و در حالی که مصاحبه های تلویزیونی من از شبکه های سه و خبر پخش میشد، بخش خبری شبکه سهند، از تصویر قایق! برای اعلام خبر من استفاده کرد!

در مسابقاتی که شرکت می کنم لباس منقش به آرم و لوگوی اسپانسر را بر تن می کنم و روی سکو هم پرچم شرکت را به دست می گیرم! همین! البته در تمرینات هم همان لباس ها را می پوشم تا به نوعی تبلیغ کرده باشم.
 
کل هزینه لوازم مورد نیاز یک قایقران چقدر است؟
پارو، زیر زانویی و قایق 15 میلیون تومان که با احتساب لباس، می شود 20 میلیون تومان!
 
تاکنون از طرف شهرداری تبریز هم حمایت شده ای؟
 
بله؛ یک بار قرار شد که دکتر سهرابی مبلغ 10 میلیون تومان کمک کنند که دست آخر دو و نیم میلیون دادند!
 
دلچسب ترین مقامی که به دست آورده ای؟
اولین مدال طلای آسیایی برایم رویایی بود. اصلا فکرش را نمیکردم که بتوانم قهرمان قاره بشوم آنهم در حضور قهرمانان پر آوازه ای از ژاپن، چین کره، ازبکستان، قزاقستان و ... روی سکو من اشک شادی می ریختم و رقبای ازبک و قزاق اشک غم! برای آن ها هم باورنکردنی بود که یک دختر گمنام از ایران با قدرت تمام شکست شان داده است.
 
هدف اصلی ات برای آینده چیست؟
بهترین خاطره ای که در طول این چند سال داشتی؟
اجازه بدهبد یک ماجرای جالب را تعریف کنم. در مسابقات جهانی مسکو، رقبای ما خودشان را به ما نشان نمی دادند و می خواستند که به نوعی سورپرایز شویم. با توجه به اینکه مسابقات در دو رشته بانوان و آقایان همزمان برگزار میشد هر روز رقبای قوی هیکل، تنومند و بلند قامتی را در محوطه هتل می دیدیم و خدا را شکر می کردیم که در بخش آقایان شرکت نکرده ایم! اصلا هیچ بانوی قایقرانی را در تمرین ها نمی دیدیم و حتی پیش خودمان فکر کردیم که شرکت کننده ای نیامده و ما راحت می توانیم سکوها را بین خودمان تقسیم کنیم ... روز مسابقه وقتی همه شرکت کننده ها سوار قایق ها شدیم دیدیم که همان چند نفر، خانوم هستند! هم خنده مان گرفته بود و هم می ترسیدیم!
 
نتیجه مسابقه چی شد؟
خوشبختانه توانستیم به فینال راه پیدا کنیم و شکست شان بدهیم.
 
سه آرزوی بزرگی که داری؟
سلامتی خودم و خانواده ام و همه مردم ایران، کسب سهمیه المپیک و احداث سد در تبریز (!)
تبریز که رود پر آبی ندارد!
(می خندد) آرزوست دیگه!
 
بزرگترین دغدغه ای که داری؟
خوشبختانه هیچ دغدغه ای ندارم و فقط به فکر موفقیت در رشته مورد علاقه ام هستم و بس!
 
بزرگترین نگرانی ات؟
ترس از مصدومیت و آسیب دیدگی!
 
آخرین باری که از ته دل خندیدی؟
انتخابی تیم ملی بود که وقتی اسمم را از طریق اخبار ورزشی تلویزیون شنیدم، از شدت خوشحالی غش کردم!
 
و آخرین باری که گریه کردی؟
ده روز پیش از شروع مسابقات قهرمانی آسیا (اندونزی) که حکم انتخابی المپیک را هم داشت به دلیل مصدومیت کنار کشیدم که روزهای زیادی گریه می کردم.
 
پیشنهادی از کشور های خارجی داشتی؟
چند باری از کشورهای آسیایی پیشنهاد داشتم ولی بخاطر عرق و تعصبی که به کشورم دارم، پیشنهادات شان را که اتفاقا مبالغ هنگفتی هم بود، رد کردم. حاضرم با کمترین امکانات زیر پرچم مقدس کشورم پارو بزنم ولی عزت و شرافت ایرانی بودنم را از دست ندهم.
 
دوست داری کمی از فضای ورزش خارج شویم؟
من همیشه مصاحبه هایتان را می خوانم و کمی با سوالاتتون آشنا هستم.
 
اگر فقط 24ساعت برای زنده ماندن فرصت داشته باشی، چیکار می کنی؟
(پس از کلی فکر کردن) کل تبریز را ساعت 10 شب یک دور میزنم و میگردم! چون همیشه ساعت9 شب می خوابم هیچوقت شب های تبریز را ندیده ام!
 
اگر سوار هواپیما باشی و ناگهان دچار سانحه شود، به چه چیزی فکر می کنی؟
لطفا منو نترسونید الان قراره بعد از مصاحبه با هواپیما بروم تهران (می خندد) راستش را بخواهید آنقدر گریه می کنم که جایی برای فکر کردن نمی ماند!
 
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوی و ببینی که همه ی این زندگی و قهرمانی هایی که داشتی، فقط یک خواب بوده، چکار می کنی؟
(به فکر فرو می رود) دوباره از نو شروع می کنم. بازهم تلاش می کنم که به این جایگاهی که دارم، برسم.
 
به غیر از قایقرانی به چه ورزشی علاقمندی؟
 
 
والیبال!  قبل از قایقرانی بصورت حرفه‌ای در والیبال فعالیت می‌کردم!
 
به فوتبال چی؟
من هم مثل همه آذربایجانی ها، عاشق تیم تراکتورسازی هستم و همیشه بازی های این تیم دوست داشتنی را دنبال می کنم و امیدوارم که امسال بالاخره قهرمان شویم. برای تیم های گسترش فوتبال و ماشین سازی هم که نام بزرگ "تبریز" را یدک می کشند آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم که جایگاه خوبی در جدول لیگ برتر به دست بیاورند.
 
به نظر می رسد که تعصب ویژه ای به تبریز داری؟

واقعیتش را بخواهید عاشق شهرم تبریز هستم. با اینکه ورزشکار حرفه‌ای هستم و برای اردو و شرکت در مسابقات به چندین کشور سفر کرده‌ام اما همیشه وقتی به این اردوها می‌روم با ناراحتی از تبریز جدا می‌شوم و اشک می ریزم!
 
با این که می دانم کسی که هدفی در پیش دارد باید همه این سختی‌ها را تحمل کند و مسلما برای من نیز همانند هر دختری سخت است اما بخاطر هدف و سرفرازی شهر و کشورم تحمل می‌کنم چون باید به همگان نشان دهیم که بانوان تبریزی این شایستگی را دارند که پرچم کشورمان را بالا ببرند و وقتی به عنوان نماینده‌ای از شهرم در مسابقات مختلف شرکت می‌کنم و نام تبریز بر سر زبانها می‌افتد افتخار می کنم.
 
چه صحبتی با جوانانی داری که شاید با خواندن این مصاحبه به رشته قایقرانی علاقمند شوند؟
ببینید! این را من همه جا می گویم که "دختران تبریز قهرمان به دنیا می آیند" و به این حرفم اعتقاد دارم. اگر کمی حمایت معنوی از آنان شود، می توانند درخششی خیره کننده در همه ی رشته ها داشته باشند. اگر واقعا عشق و علاقه ای به این رشته را در وجودشان احساس می کنند می توانند با مراجعه به هیات قایقرانی و یا استخر ال گلی، خودشان را به مربیان معرفی کنند و من هم به عنوان یک همشهری در کنارشان هستم و هر کمکی از دستم بربیاید، دریغ نمی کنم.
و صحبت پایانی؟
ابتدا از پدر و مادرم و خانواده ام تشکر می کنم که پشتیبان، حامی و دعا گویم بوده اند تا بتوانم به رشته مورد علاقه ام بپردازم. از جناب دکتر نجفی (فیزیوتراپ) هم تشکر ویژه ای دارم که همیشه توانسته اند در کمترین زمان ممکن، درمانم کنند و در خیلی از موارد هزینه ای هم مطالبه نکنند. از سردار نظمی که اخیرا حمایت مالی ام کرده اند تشکر می کنم و همچنین از جناب آقایان حسنعلیزاده ریاست محترم هیات قایقرانی و سرکار خانم لیلا جاویدان و مهندس عرب باغی و آقای نمکی (آتلیه عکس آث) بابت حمایت های شان تشکر می کنم. امیدوارم که با کسب عناوین ارزشمند آسیایی و جهانی بتوانم محبت های شان را جبران کنم.
از همشهریان عزیزم می خواهم که فرزندان شان را برای استعداد یابی در این رشته و یا رشته های دیگر، وارد دنیای جذاب و دوست داشتنی ورزش کنند. باور کنید خیلی لذت بخش است که نام شهرمان تبریز را در اقصی نقاط جهان توسط دختران یا پسرانمان مطرح کنیم و باعث افتخار شویم. رشته قایقرانی از رشته هایی است که سهمیه المپیک دارد و می توان با تلاش و کوشش به آن دست یافت. پس خانواده ها به این رشته عنایت بیشتری داشته باشند تا شاهد درخشش بانوان تبریزی در سطح آسیا، جهان و المپیک باشیم.
 
غزاله جعفر موحد
 
عکس: یوسف مونسی 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :