از زمان انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶، او با اتخاذ سیاست بیمارگونه «فشار حداکثری» فشارهای همه جانبه و سخت ترین تحریم‌های بی‌سابقه علیه ایران را اعمال نموده تا در مورد یک توافق جدید هسته ای، ایران را به میز مذاکره بکشاند که تاکنون موفق نبوده است.

این سیاست نه تنها موجب «خصومت حداکثری» در روابط ایران و آمریکا شده بلکه زمینه ساز تنش‌ها و اقدامات خصومت آمیز بی‌سابقه ای گردیده بگونه ای که جامعه جهانی را درمورد احتمال بروز یک درگیری نظامی جدید ، بشدت نگران کرده است.

اگر ترامپ سیاستهای جاری را ادامه دهد، او نه تنهامحکوم به شکست است، بلکه هیچ شانسی برای مذاکره وجود نخواهد داشت حتی اگر او در انتخابات بعدی مجدد پیروز شود. نتیجه این روند فاجعه بار خواهد بود.

تنها یک تغییر اساسی در سیاست ترامپ، می‌تواند موجب مهار تنش روزافزون جاری گردد. بدین منظور موانع کلیدی حل و فصل دیپلماسی مثبت بشرح زیر را باید از سرراه بردارد.

درتهران اکثرا معتقدند که شخص ترامپ جنگ نمی‌خواهد و حتی تغییر رژیم هم برنامه جدی اونیست. او بانابودی برجام، خواست میراث اوباما را نابود کند اما میخواهد به یک معامله جدید بعنوان «میراث ترامپ» برسد. 

اولین و بزرگ‌ترین مشکل ترامپ این است که کارگزاران اصلی تیمش دیدگاه و اهداف متفاوتی با او در مورد ایران دارند. حتی برای سیاستمداران برجسته امریکا هم روشن است که جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ مشتاق جنگ و یا حداقل تغییر رژیم در ایران است.

دومین مانع ترامپ متحدین کلیدی منطقه ای یعنی اسراییل و عربستان هستند که اهداف بولتون را دنبال می‌کنند و نفوذ بیسابقه ای در تعیین سیاستهای جاری آمریکا علیه ایران دارند در حدیکه بسیاری از سیاستمداران در تهران به این نتیجه رسیده اند که اسراییل و عربستان عامل مهم تشدید خصومت‌های اخیر امریکا با ایران هستند.

سومین مسئله این است که هیچکس باور ندارد که ترامپ بتواند به توافق هسته ای بهتری با ایران دست یابد در حالیکه برجام حاصل ۱۲ سال مذاکره ایران و قدرتهای جهانی است، دهها دانشمند هسته ای جهان در تدوین آن حضور داشتند، جامع‌ترین سند هسته ای تاریخ عدم اشاعه سلاحهای هسته ای است ، از پشتوانه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برخوردار است و بیش از ۲سال هم توسط ایران بطور کامل اجراءِ شد. 

حتی اگر دولت ترامپ در ۱/۵ سال باقیمانده ریاست جمهوریش با ایران مذاکره و به توافقی برسد، تضمینی وجود ندارد که ترامپ یا جانشین او به تعهد خود باقی بمانند.

چهارمین مانع تاکید ترامپ بر استراتژی‌های شکست خورده و ضد مسیر دیپلماسی است. تصمیم او در مورد تحریم مقام عالی رهبری و وزیرخارجه ایران، شانس هرگونه دیپلماسی را از بین برد.

پنجمین مشکل که واضح ترین مانع موفقیت ترامپ است اینکه او و دست اندرکارانش،شناخت درستی از أوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران ندارند.

ایرانی‌ها با هزاران سال تاریخ و تمدن ، ملتی مغرور و مفتخر هستند. ایرانی‌ها نسبت به زورگویی آلرژی دارند و تسلیم سیاستهای زورگویانه نمی‌شوند.لذا برای مقابله با سیاستهای خصومت آمیز ترامپ، ایران سیاست «مقاومت ومقابله به مثل» درمقابل 

علاوه بر آن، همکاریهای ایران و قدرتهای بلوک شرق جهت به شکست کشاندن سیاست «یکجانبه گرایی» و سلطه جهانی آمریکا تقویت شده ضمن اینکه تهران امید خود را نسبت به «سیاست همکاری وتعامل با غرب» رااز دست داده است..

اگر امیدی برای برای راه حل سازنده وجود داشته باشد، رییس جمهور آمریکا باید سیاست تحریم،قلدری و زورگویی علیه ایران را کنار گذاشته تا فضا برای دیپلماسی باز شود.

فوری ترین اقدام برای ترامپ این است که کانال های معتبر ارتباطی با ایران داشته باشد و یک تیم جدید در مورد ایران منصوب کند که شناخت درستی از واقعیت های ایران و سراسر منطقه داشته باشند.

* این مقاله در نشریه پولتیکو منتشر شده است