یادداشت
سید جواد طباطبائی از مبلغان نظریه ایرانشهری است . یکی از کتاب های مهم او که به نظر میرسد پایه و بنیانی برای نظریه ایرانشهری او محسوب میشود ، کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی ، گفتار در تداوم فرهنگی ایران است.
کد خبر: ۹۵۴۸۹۸
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۸ 11 April 2021

غلامرضا منصوری؛دانشجوی دکتری علوم سیاسی؛سید جواد طباطبائی از مبلغان نظریه ایرانشهری است . یکی از کتاب های مهم او که به نظر میرسد پایه و بنیانی برای نظریه ایرانشهری او محسوب میشود ، کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی ، گفتار در تداوم فرهنگی ایران است . دکتر طباطبائی در این کتاب تلاش نموده است تا ایده محوری خود یعنی فلسفه سیاست در ایران (سنت سیاسی) را از ابتدای ظهور تمدن در این منطقه جغرافیایی شرح دهد. قبل از ورود به بحث باید ابتدا مختصرا در مورد کتاب سیاست نامه خواجه توضیح دهم.

سیاست نامه نام کتابی است که خواجه نظام الملک ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق طوسی در قرن پنجم هجری تدوین شده است. نگارش این کتاب به سفارش ملکشاه سلجوقی بوده است . ملکشاه فرزند آلب ارسلان معروف بود که حکومت او از سرحدات چین تا اروپا را در برمی گرفت. سلجوقیان ترکانی بودند که خاستگاه شان شمال شرق جغرافیای ایرا ن امروز بوده است . البته باید خاطرنشان ساخت کار تدوین این کتاب بعد از مرگ ملکشاه تمام میشود و فرزند او غیاث الدین ابوشجاع ملکشاه کتاب را گرفته و نشر میدهد . 

دکتر طباطبائی در شرحی که برای این کتاب نوشته است ، تلاش می نماید تا خواننده را با ایده محوری خاستگاه و نوع حکومت در ایران آشنا کند. در واقع طباطبائی معتقد است نوعی فرزانگی سیاسی در ایران وجود داشته است که بعنوان یک کانتکست فرهنگی عمل نموده و حتی اسلام را هم تحت تاثیر قرار داده است. البته ظاهرا طباطبائی این ایده را از هانری کربن و صد البته ریچارد فرای مستشرق وام گرفته است . 

شارح نظریه ایرانشهری چنین استنباط می نماید که مبنا و محور حکومت ها در ایران قدیم تمدنی تا دوره اسلام ، شاه عادل بوده است . او توضیح می دهد که شاه فره ایزدی داشته است و عدالت او به مثابه یک عامل معنا بخشی و مشروعیت بخشی او محسوب می گردیده است .در پشت سر این نظریه ، اقتدار طلبی ایرانیان باستان نیز توضیح داده میشود و در سطرهای نانوشته آثار طباطبائی می توان به استبعاد جامعه ایرانی از دمکراسی و مدل ها و تکنولوژی های جدید سیاسی که مبتنی بر آرا توده ها و ملت است، نیز پی برد. اما مختصرا در باب کتاب فوق الذکر میتوان چند نکته را ذکر نمود که هر کدام بابی برای تشریح و تالیف بیشتر خواهد بود .

1-دکتر طباطبائی در این کتاب ، ابدا نمی تواند کلماتی چون تداوم فرهنگی را توضیح دهد. منظور ایشان از تداوم فرهنگی این است که حتی حکومت هزار ساله ترکان بر ایران بعد از اسلام به دلیل غنای فرهنگ سیاسی و فلسفه سیاسی تمدن ایران باستانی تحت تاثیر این ایده بوده و همچنان حکومت ها بر اساس سلطنت یک فرد عادل استمرار داشته است که این امر نیز در اثر همان فرهنگ سیاسی تمدن ایران باستان محقق می شده است . در توضیح باید گفت : تاریخ ایران چیزی دقیقا برخلاف این ادعا را به ما گوشزد میکند ، یک فقره فقط کافی است به رفتار نادر شاه در لشکرکشی به هند و یا با پسرش و یا برخی از حاکمان هخامنشی که پدر خود را کشته وبجای او بر تخت نشسته اند اشاره نمود و وصف عدالت شان را تا آخر قصه خواند .دکتر طباطبائی نمی تواند توضیح دهد که فرزانگی سیاسی حاکمان ایرانی چگونه بوده است و وجه تمایز آن با شاهان تورانیان و فراعنه مصر چه بوده است؟ آیا به غیر از خشونت و سرکوب و استبداد و استثمار توده ها ، واقعه دیگری در دوران شاهی قبل اسلام اتفاق افتاده است ؟

2-سیاست نامه کتابی است پر از غلط های تاریخی و معنایی . اقبال بعنوان تدوین گر کتاب در سال 1320 ، بارها و بارها در مورد اشتباهات و البته اسطوره ای بودن بخش های مهمی از کتاب رفرنس می دهد . به نظر میرسد خود کتاب سیاست نامه فاقد اعبتار لازم برای استنباط حقیقت تاریخی است چه برسد به اینکه از دل این کتاب بخواهیم سنت یا فلسفه سیاسی 700 سال پیش از آن را استنباط نمائیم.

3-طباطبائی با ابزار مفاهیم امروزی مانند حکومت و دولت و ملت و... رهسپار تاریخ 2000 سال پیش میشود و میخواهد وقایع آن روزها را با ادبیات امروز تحلیل نماید. می دانیم که در آن روزها حتی تا چند صد سال پیش مفهومی بنام کشور وجود نداشته است که بخواهد فلسفه سیاسی ای هم داشته باشد. هرچه بوده قلمرو حاکمان و سلسله های پادشاهی بوده و لاغیر.

4-تاریخ را اگر درست بخوانیم پادشاهان ایرانی علی القاعده خشن و مستبد بوده اند و هیچ جایگاهی برای مردم و توده ها قائل نبوده اند، حال اگر کسی بخواهد از تاریخ استفاده گزینشی انجام دهد به تاریخ ظلم کرده و عملا ایدئولوژی خلق میکند.

5-بعنوان یک نمونه از اشتباهات طباطبائی باید به ادعای او پرداخت که می گوید ، پادشاهان ترک ، با استمداد از مشاوران ایرانی(نماد همان سنت حکمرانی ایرانی) خود توانستند حکمرانی کنند . برای نقض این گزاره کافی است مقدمه را با دقت بخوانید. سیاست نامه 40 سال بعد از دوران حکمرانی آلب ارسلان نامدار نگاشته شده است حال در پاسخ به اینکه آلب ارسلان بدون در دست داشتن سیاست نامه چطور نصف عالم آن روز را به تسخیر درآورده است چه باید گفت ؟ چه اینکه می توان گفت ، اتفاقا داستان برعکس هم بوده است. یعنی خواجه با حضور 29 ساله خود در رکاب شاهان سلجوقی دانسته های خود را روی کاغذ آورده است.

6-دکتر طباطبائی به هیچ وجه به موضوعی بنام دیالکتیک مردم و حکومت نظر نمیکند. اساسا در نظریه او جایگاهی برای مردم وجود ندارد و قهرمانان کتاب او فقط پادشاهان هستند.او همه چیز را در ذهن پادشاهان می بیند در حالیکه می دانیم در واقع چنین چیزی ممکن نیست . ذهنیت ها در تصادم و تعامل و یا دیالکتیک با عینیت ها استمرار می یابند و یا معنا می شوند. نقش مردم در انقلابات و تغییر حکومت ها توسط ابن خلدون هم به شدت مورد توجه بوده است که به نظر میرسد جناب استاد، با ابن خلدون هم گزینشی برخورد کرده است.

7-چیزی که از کتاب جناب طباطبائی استنباط میشود نه تنها قرائت تاریخ بلکه ارائه روایتی عملیاتی برای آینده است . لابلای سطور کتاب او اشاره به این موضوع دارد که نسیت ما با تاریخ ، یک رابطه تک خطی است و برای حفظ معنا و هویت خود باید به گذشته برگردیم و ان سنت را احیا کنیم تا ایران حفظ گردد. این گزاره در دنیای مدرن آن قدر بی اعتبار است که اختراع چرخ گاری از نو. آنچیزی که امثال طباطبایی نمی توانند یا نمی خواهند آن را بپذیرند ، تاثیر جادوی اسلام بر سرزمین شرق است که عامدانه مورد بی مهری ایشان قرار می گیرد.

8-مهمترین فایده ای که خواندن اینگونه آثار دارد این است که با یک سنت فوکوئی ، به سراغ بازآفرینی ساختارهای اجتماعی و سیاسی دوران غزنویان و سلجوقان بپردازیم تا معلوم شود این دو سلسه مهم ایرانی چه طرح و برنامه ای برای حکمرانی داشته اند که سنگ بنای آن، نگارش این همه آثار علمی و ادبی مانند شاهنامه فردوسی و سیاست نامه خواجه و نصیحه الملوک و احیا علوم دینی غزالی و صدها اثر فاخر دیگر بدست شاهان تیزهوش این دو دوره بوده است .

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار