پس لرزه های استیضاح ناکام
وکیلی بر سر دو راهی ! / تشکیلات مهم است یا مردم؟
من تصمیمم را همان موقع گرفتم اما هنوز این تردید همراه من است. اینکه واقعا باید میان تشخیص خود و تصمیم تشکیلات (حزب یا فراکسیون) کدامیک را برگزینیم؟
ماجرای استیضاح سه وزیر آن هم پشت سر هم ظرف دوروز طوفانی سیاسی در کشور راه انداخت که بسیاری از سیاسیون که با برنامه ریزی های قبلی ، عده ای را امیدوار به نتیجه گیری از اقدام خود و عده ای را هم احتمالا مترصد بهره برداری های سیاسی کرده بود ، به ناگاه ورق برگشت و طراحان استیضاح را در رسیدن به بخش اصلی اهداف خود ناکام گذاشت ! اما در این میان کهگیلویه و بویراحمدی های مجلس متاثر از حادثه سقوط هواپیما در دنا بیش از همه در این گرداب گیر افتاده و از آن روز تاکنون در حال دست و پا زدن هستند.یکی ازطراحان اصلی استیضاح محمد علی وکیلی بود که به یکباره اسیر کار تشکیلاتی شد و از همه چیز دست کشید و میل درونی اش را به همراه یاران استیضاح تنها گذاشت !
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، پس از انتقادات تندی که به وکیلی شد وی در سرمقاله ابتکار با تیتر " رابطه تعهد تشکیلاتی وتعهد مردمی " به توضیح شرایط پرداخت.
در سرمقاله ابتکار به قلم محمد علی وکیلی آمده است:
رابطه تعهد تشکیلاتی وتعهد مردمی
هفته گذشته شاهد سه استیضاح در مجلس بودیم. از میان آن سه استیضاح، حقیر به جد پیگیر استیضاح دو وزیر راه و کار بودم. حتی به عنوان محور استیضاح وزیر راه در جلسات شرکت میکردم.
تا روز رای گیری در صحن و تا ابتدای شروع استیضاح وزیر راه، قرار بود که در دفاع از استیضاح صحبت کنم. اما بهناگاه فراکسیون با تصمیم خود، مانع از صحبت کردن من شد و من مجبور شدم وقتم را به شخص دیگر بدهم. من همچنان مصّر به استیضاح دو وزیر مذکور و معتقد به ناکارآمدی هر دو هستم، اما از طرف دیگر ملاحظات تعهد تشکیلاتی نیز بر گردنم سنگینی میکرد و میکند.
من تصمیمم را همان موقع گرفتم اما هنوز این تردید همراه من است. اینکه واقعا باید میان تشخیص خود و تصمیم تشکیلات (حزب یا فراکسیون) کدامیک را برگزینیم؟
تصمیم در اینباره سخت است. از یک سو، در مقابل ملت مسئولیم و باید تحت هر شرایط پیگیر مطالبات آنان بود و از طرف دیگر اخلاق تشکیلاتی حکم میکند بدون اذن هویتهای جمعی، تصمیم مهمی اتخاذ نشود. همزمان زیر دو پرسش بنیادین قرار داریم؛ اولا در مقابل مردم و تشخیص خود مسئولیم و ثانیا همان مردمی که به ما رای دادهاند و ما را در چارچوب آن گفتمان خاص پذیرفتهاند، عدول از تعهدات تشکیلات آن گفتمان را خیانت میدانند. از یکسو ما همچنان معتقدیم که این وزرا باید کنار گذاشته شوند ولی از سوی دیگر اخلاقا باید به تصمیمهای جمعی متعهد باشیم.
لذا عقلا هم تعهدات قانونی و اخلاقی را رعایت میکنیم و هم میتوانیم رای مجلس به وزیری را به رسمت بشناسیم اما بگوییم که مجلس اشتباه کرده و یا به تصمیم فراکسیون گردن بنهیم اما صراحتا بگوییم که در نظر ما فراکسیون تصمیم درستی نگرفته است. همکاران شاهدند که من هرچه توانستم تلاش کردم تا نظر فراکسیون مطابق استیضاح بیفتد اما افاقه نکرد و با وجود تمکین عملی به رای فراکسیون، اما نظرم عوض نشد. من پشت تریبون نرفتم اما با چشمهایی گریان.
البته معتقدم مکانیزم تصمیم گیری فراکسیون ایراد دارد و به عدالت نزدیک نیست و باید برای این تصمیمات فکری دیگر کرد.
به طور کلی اما تا پیش از رسیدن به آستانهای که از تبار اندیشه خود دل بکَنی و یا از فراکسیون و یا حزبِ خود جدا شوی، به نظر میرسد باید تصمیم جمعی را بر تشخیص خود ترجیح بدهی. چون اجباری به عضویت در یک حزب یا فراکسیون نیست، عدول کردن از تصمیمهای جمعی آن تشکیلات، اخلاقا روا نیست. چراکه میتوان پیش از آن اساسا از تشکیلات جدا شویم.
درست مانند اینکه اکنون که تلاش ما بیثمر شد و مجلس به این وزرا رای اعتماد دوباره داد، ما این حکم را نپذیریم و بگوییم زیر بار مشروعیت وزارت آنان نمیرویم. اعتقاد و انتقاد ما عوض نشده اما مجبوریم به احترام قانون به رای اکثریت تمکین کنیم. ما همچنان از این وزرا انتقاد میکنیم اما میپذیریم که استیضاح دستکم در این روزها پایان یافته است.