طی چند روز گذشته بحث کاهش ۱۴ درصدی بودجه استانی کهگیلویه و بویراحمد که اولین بار توسط نماینده صومعه سرا مطرح شد، با واکنش های زیادی همراه شد.
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، پژمان امیدی ، فعال رسانه ای طی یادداشتی نوشت : با یک نگاه به ماههای گذشته، ادبیات توسعه اقتصادی متولیان استان تبیین کننده رشد چشمگیر اعتبارات کهگیلویه و بویراحمد و سرازیر شدن اعتبار به سمت استان بود که این روزها خبرهایی متضاد با موارد طرح شده مخابره میشود.
درست در همان مقطع زمانی که جنگ چینش نیروهای مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد به اوج خود رسیده و نمایندگان و ساختارهای قدرت جناحی و گروهی برای مهره چینی تلاش میکردند، رایزنی استانها برای تصویب حداکثری بودجه از طریق مختلف ادامه داشت.
علیرغم تأیید تفکر گردش نخبگان، جدال برای کسب کرسیهای مدیریتی دستگاههای اولویت دار استان، یک عقب ماندگی تاریخی را برای استان رقم میزند.
فشارهای طیفها، گروهها و جناحها از یک سو و نگاه قومی حاکم بر انتصابات از سویی دیگر تمرکز زدایی توسعه مرکز محور را خواه و ناخواه ایجاد میکند.
فارغ از خطای پرتکرار نمایندگان در ادوار مختلف برای به دست آوردن سهمی بیشتر از چارتهای اداری استان، این بار و در اوج نیازهای بودجهای کهگیلویه و بویراحمد، خبری شوک آور استان را در سکوتی مطلق فرو برد.
نماینده استانی دیگر با طرح کاهش ۱۴ درصدی اعتبارات کهگیلویه و بویراحمد آب پاکی را بر دستان نمایندگان استان ریخت.
هرچند این موضوع موجب اعتراض یکی از نمایندگان استان شد، اما ضعف قدرت چانه زنی و ظرفیت سازی در جذب اعتبار بر همگان مشهود شد.
در حالی که بیش از یکهزار پروژه نیمه تمام در کهگیلویه و بویراحمد به دلیل نبود اعتبار به حال خود رها شده، آیا بخشی از آسیب ایجاد شده ناشی از کاهش بودجه استان به روزهایی برمی گردد که برخی متولیان و نمایندگان مهره چینی در یاسوج را به چانه زنی در مرکز ترجیح دادند؟
امروز که کاهش بودجه استان توسط یک نماینده از استانی دیگر در مجلس مطرح شده، باید دید سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان که ادعای افزایش بودجه استان طبق چندین خبر و آمار را داشته چه پاسخی پیرامون این موضوع دارد؟
آیا نمایندگان استان به عنوان بازیگران اصلی این شطرنج جذب اعتبار، کیش و مات شدهاند؟
سوال دیگر از ساختار سیاسی استان است و باید دید منافع عمومی و توسعه مردم محور چه جایگاهی در تفکرات تیم مدیریتی استان داشته و آیا اولویتها بر اساس ساختارهای اصولی شکل گرفته یا عطف به ماسبق را با ترجیح قدرت در استان تا توسعه از مرکز شاهد هستیم.
به یقین هر تفکر دلسوزی مردم را در اولویت هر نگاهی قرار داده و بر همین محور حرکت میکند، اما باید پرسید آیا زمان تغییر در نگرشهای نمایندگی برای مردم و با اولویت مردم فرا نرسیده تا استان با جذب حداکثری اعتبارات و تفکری فارغ از جناح و طایفه روی ریل رهایی از محرومیتها قرار بگیرد؟