تابناک کهگیلویه و بویراحمد، مهدی مرادی، فضای حقیقی و مجازی جامعه به شدت انتخاباتی است و شاهد برگزاری برنامههای متعدد تبلیغاتی کاندیداها هستیم. هر چند تبلیغاتی شدن فضا غیر قانونی است، اما گویا یک توافق نانوشتهای میان مسئولین نظارتی و اجرایی با کاندیداها وجود دارد که در راستای ایجاد شور و نشاط سیاسی و افزایش مشارکت، تبلیغات زودهنگام کاندیداها نادیده گرفته شود که البته اگر چهارچوب قانونی و اخلاقی رعایت شود چندان هم بد نیست.
اما یک نکته بسیار مهم در ضمن پروسه انتخابات، پا نگذاشتن کاندیداها و هوادارانشان بر روی برخی اخلاقیات و ارزشهای دینی، ملی و محلی است چیزی که متاسفانه در این روزها شاهد نقض ان هستیم!
همه ما میدانیم که خیانت در هر سه فرهنگ دینی، ملی و محلی تقبیح شده است بنابراین عادی سازی این موضوع در میان جامعه یک اقدام ناپسند و به باور نویسنده از مصادیق " کثافت کاری سیاسی" است.
در یک انتخابات آرمانی و یا حتی معمولی مطابق با قوانین و عرف، مهمتر از برگزاری انتخابات و نتایج آن، سلامت روحی و روانی جامعه است که میتواند منجر به ارتقاء جایگاه تک تک عناصر و کلیت آن جامعه شود بنایراین مشارکت صحیح و ارزشمند مردم بسیار مهم و حیاتی است.
اخیرا در یکی از حوزههای انتخابیه استان کهگیلویه و بویراحمد، مشاهده میشود که برخی از کاندیداها و حامیان نزدیک آنها اقدامات به شدت ضد ارزشی انجام میدهند و به نوعی تبلیغ و قبح زدایی از "خیانت" میکنند. البته این بحث خیانت در سیاست کمی ظریف و نیازمند توجه به همه نکات گفته شده است.
در این حوزه انتخابیه، انتخابات به شدت قومیتی است و کمترین اثر از اندیشه و تفکر سیاسی دارد به این معنی که زیرساخت و سبد رای هر کاندیدا ناشی از طایفه است و تقریبا خبری از جناح و گروههای سیاسی با اندیشه سیاسی و اساسنامه حزبی نیست.
آنچه که به عنوان ترویج "خیانت" در فضای سیاسی مطرح میشود از شاخه به شاخه پریدن برخی افرادی است که گاها در قوم و طایفه به میزانی شاخص هم هستند. مشاهده میشود این افراد یک هفته با این کاندیدا هستند و هفته دیگر با آن کاندیدا یا اینکه یک دوره با آن کاندید بوده اند و در دوره دیگر با کاندید دیگر (تغییر کاندید اگر بنابر شاخصهای اصلح باشد بسیار هم مقبول است) که عمده دلایل این تغییر موضع دادنها ناشی از منافع شخصی و یا دلخوریهای قومی و طایفهای است.
نکته ظریف این تغییر موضع زمانی پررنگ میشود که این موضوع را در قالب همان واقعیت انتخابات یعنی تکیه بر قومگرایی تحلیل و تفسیر کنیم. فی نفسه تغییر موضع در هر قالبی هم باشد چندان قابل خرده گیری و ایراد نیست، اما هر گاه این تغییر موضع برجسته سازی و دستمایه تبلیغ بر علیه رقیب شود در واقع رنگ و بوی خیانت به خود میگیرد.
مشاهده میشود که به هر دلیلی هر گاه شخصی از ایل و طایفه خود جدا میشود اردوگاه رقیب آن را بادبان کرده و در هوا میچرخانند و تلاش میکنند بیشترین گزارشات تصویری و تیترهای خبری جنجالی را در این زمینه منتشر کنند که این بسیار مذموم و ناپسند است چرا که هم با آبروی شخص و خانواده اش بازی میشود و هم در ایل و طایفه وی را یک خائن معرفی میکنند؛ و بدتر از همه نوعی ترویج ضد ارزشها است. تاسف زمانی بیشتر میشود که میبینیم انان که در این ماراتن سیاسی داعیه انقلابی گری و ترویج ارزشها را دارند بیشتر بر این نوع کسب رای و تبلیغ اردوگاه خود توجه و تاکید دارند.
آنچه که این نوع تغییر موضع در افکار عمومی متاثر از خاستگاه قوم و طایفه برداشت میشود "خیانت" است که باید بسیار هوشیار بود و از تبلیغ برخی موارد اینچنینی به شدت اجتناب کرد.
(نویسنده مطلقا اعتقادی به انتخابات قومیتی ندارد و آرمان خود را انتخابات بر اساس اندیشه و اساسنامه حزبی و گروهی آن هم در قالب نظام سیاسی موجود میداند و بیان این تحلیل بررسی برخی واقعیت سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد است که تقریبا هر کنشگری در آن بی ارتباط با قومیت نیست)