به گزارش تابناک هرمزگان، این کهنه پروژه عمرانی که بهترین سوژه برای نشان دادن قدرت کلامی نماینده عالی دولت در بدو ورود به استان بود، همچنان با گذشت 22 ماه از مدیریت همتی در استانداری هرمزگان و طرح آن در نشست های مختلف، همچون آینهی دق پیش روی مردم است و نه آجری روی آجر آن رفته و نه کسی بابت آن مورد بازخواست قرار گرفته است.
البته این پایانه تنها نیست و احساس غربت نمیکند چرا که دیگر اولتیماتوم های نماینده عالی دولت نیز سرنوشت بهتری نداشتند و پایانه هم به دیگر بایدهای چون باد پیوست.
از دیگر بایدهای بادی و بر زمین مانده میتوان به مهلت دو هفته ای به شهرداری بندرعباس در آذر 97 برای پایان دادن به استفاده از آب شرب شهری در آبیاری فضای سبز، بازسازی و بهسازی ورودی های بندرعباس، برطرف کردن مشکل تاریکی کوچه ها و خیابان ها و معابر و جمع آوری سگهای بی صاحب اشاره کرد.
اما این سنت فریاد بی سرانجام به استاندار محدود نماند و اکنون به معاون عمرانی نیز سرایت کرده است و تهدید اخیر وی مبنی بر معرفی مقصران عدم تکمیل ورزشگاه خلیج فارس به دادگاه مصداق روشن آن است.
رضا مدرس با اشاره به اینکه پروژه ورزشگاه خلیجفارس که با صرف هزینه 22 میلیارد تومان احداث شده است با گذشت یک دهه از افتتاح آن همچنان دارای نواقصی است، تهدید کرد: در صورت قصور و کمکاری دستگاه اجرایي پس از اثبات آن، به مرجع قضایی معرفی خواهند شد و در این مورد با کسی تعارف نداریم.
اما واقعیت این است که در کشیدن این خط و نشان های بی نشان نمی توان تنها استاندار یا معاون وی را مقصر دانست.
بدون تردید اگر رسانه های استان و مدعیان پرطمطراق مطالبه گری، در این مدت مسئولان را به خاطر وعده های بی سرانجام به دادگاه افکار عمومی کشانده بودند اکنون این گونه رفتارها و گفتارهای شعاری از مسئولی به مسئول دیگر سرایت نمی کرد.
اگر اهالی رسانه به استاندار گوشزد کرده بودند که به جای حواله دادن مقصر به قوه قضاییه که فراتر از حوزه اختیارات خودش است، فرد یا افراد خاطی را عزل کند شاید امروز شاهد انباشته شدن وعده ها از یک سو و جا به جا شدن تهدیدها از زبانی به زبان دیگر نبودیم.
اما در این مدت و در غیاب نهادهای مدنی، مطالبه گری که هیچ، حتی پیگیری نیز که بدیهی ترین وظیفه رسانه است از دستور کار خارج شد تا تناسب این بخش ناساز با سایر اندام به هم نخورد و بدیهی است در چنین شرایط معاون استاندار نیز بدون آن که به جایگاه مسئولیتی، اجرایی، حاکمیتی و نظارتی خود توجه کند، به خود اجازه و جرات می دهد تا باد در گلو انداخته و حرف از بگیر و ببند و دادگاه بزند.
از سوی دیگر سکوت رسانه های رسمی با پدیده ای جدید و نوظهور محصول دو سال اخیر پیوند خورد و جمعی از مجیزه گویان به خط شدند تا حتی برای عطسه مقامات نیز در فضای مجازی احسنت احسنت راه بیندازند و به ازای هر سطر از این مجیزه گویی ها، دست دریوزگی برای دریافت صله مرحمتی دراز کنند.
این تیم ساخته و پرداخته در پستوهای مکشوف و نامکشوف که دست آموز لقمههای کوچک شده بودند، همچنان در تاریکخانه های نمناک نشو و نما کردند و تملق گویی های آنان بیماری بخش هایی از مدیریت استان را تشدید و تَوهم اقتدار آنان را بیشتر کرد.
در چنین شرایطی بدیهیست که مسئول از پی مسئول، استاندار از پی استاندار و معاون از پی معاون می آیند و می روند و مردم همچنان شاهد و وارث زخم بستر استان از امور زمینگیر شده ای همچون پایانه، خورهای پرفاضلاب، مشکلات بی شمار شهری، ورزشگاه خلیج فارس و ریختن آب شرب گوارا و تصفیه شده پای چمن های زرد و دهها درد دیگر خواهند ماند.
آنچه استاندار هرمزگان با معاونتهای استانداری خود کاشت، بذر هندوانه ابوجهل بود و از آن بذر، گلابی نخواهد رویید، حالا، هرکس، هر اندازه که دلش میخواهد به شکمش وعده گلابی بدهد!
منبع:با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری خبرهرمزگان
انتهای پیام/*