ماجرای روستای ابوالفضل اهواز را همه ما شنیدهایم. روستایی که در نزدیکی اهواز قرار دارد و بنیاد مستضعفان مدعی مالکیت زمینهای آن است اما ظاهرا مردمی که در آنجا زندگی میکنند مدعی هستند سالهاست ساکن آنجا هستند و اراضی کشاورزی را احیا کردهاند.
چند روز پیش و در روز هفتم محرم مراجعه ماموران اجرائیات شهرداری و نیروی انتظامی باعث بروز درگیری در این روستا شد که در نهایت با گاز اشکآور و تفنگ ساچمهای ظاهرا پایان یافت. پس از این اتفاق، ابتدا هیئتی به نمایندگی از نیروی انتظامی و سپس علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی برای دلجویی از اهالی این روستا به آنجا رفتند.
به نظر میرسد فارغ از اصل ماجرا، آنچه بیشتر اهمیت دارد نحوه برخورد شهرداریها، نهادهای انتظامی و امنیتی استان با این واقعه و وقایع مشابه است.
در این استان با یک چرخه معیوب روبهرو هستیم: بیکفایتی یا بیتدبیری تعدادی از مسئولین باعث اعتراض عدهای از مردم مستضعف میشود، نیروی انتظامی با گاز اشکآور و تفنگ ساچمهای با اعتراض مردم برخورد میکند، پس از اینکه ماجرا رسانهای شد و صدای اعتراض رسانهها بلند شد عدهای از مسئولین برای دلجویی به نزد مردم معترض میروند.
چند ماه پیش در غیزانیه هم همین چرخه معیوب عمل کرد. مردم غیزانیه به عدم تامین آب شرب علیرغم قولهای فراوان اعتراض کردند. در جواب اعتراض مردم گلوله ساچمه شلیک شد و به پای پسربچهای خورد. چند روز بعد امامجمعه اهواز برای دلجویی به خانه این پسر رفت و با دستور رهبری او را برای درمان به تهران آوردند. اکنون همین سناریو درباره روستای ابوالفضل اجرا شده است.
اما اتفاق مشابه دیگری هم چندماه پیش در کرمانشاه رخ داد. اجرائیات شهرداری کرمانشاه در اردیبهشت امسال اتاقک آسیه پناهی را خراب کردند و این پیرزن بر اثر این اتفاق درگذشت. اگر اجرائیات شهرداری اهواز اندکی تدبیر داشت واقعه کرمانشاه را به یاد میآورد برخورد دیگری با اهالی روستای ابوالفضل در پیش میگرفت.
با اعتراضات کارگران هفتتپه هم در یکی دو سال اخیر برخوردی امنیتی و قضایی در پیش گرفته شد و برخی کارگران معترض در دادگاه محکوم شدند.
این اتفاقات نشان میدهد نحوه برخورد با اعتراضات مردمی نیاز به تجدیدنظر جدی دارد. اینکه پاسخ هر اعتراض مردم مستضعف گاز اشکآور و گلوله ساچمهای باشد هم ظلم به نظام است و هم ظلم به مردم مستضعف. بهتر است مسئولین عالی کشور شرایط کشور را درک کنند و مدیران امنیتی و انتظامی میانرده را توجیه کنند.
در شرایط اقتصادی کنونی که فشار بر مردم بیش ازهمیشه است و متاسفانه بیکفایتیها هم زیاد است هر لحظه ممکن است موضوعی سبب اعتراض مردمی شود. در این شرایط میبایست ابتدا درصدد حل مشکل باشند و در برخورد هم میبایست با سعه صدر، مردم را اقناع کنند. نهاینکه اولین راهحل برای برخورد با هر اعتراض گاز اشکآور و تفنگ ساچمهای و تشکیل پرونده امنیتی باشد.
برخورد امنیتی و انتظامی با اعتراضات مردمی به خودی خود هیچگاه نباید در اولویت باشد، اما در شرایط کنونی که به اذعان همه مسئولین شرایط اقتصادی سختی است اساسا باید از دستور کار خارج شود. چراکه وقتی برخورد انتظامی و امنیتی باب شود دشمنان این ملت به راحتی از آن سوءاستفاده کرده و امنیت همین مردم را که مورد توجه نهادهای امنیتی است تهدید خواهند کرد. اگر با اعتراضات مردمی عاقلانه برخورد شود و از ابتدا مسئولین درصدد حل مشکل باشند اساسا محملی برای سوءاستفاده ضدانقلاب، چه در رسانهها و چه در میدان عمل شکل نمیگیرد. اگر مردم معترض ببینند که مسئول مربوطه به میانشان رفته و تلاش دارد راهحلی برای مسئله پیدا کند سویه امنیتی و اتظامی موضوع، منتفی میشود.
امیدواریم مسئولین رده بالای کشور در این زمینه به فکر باشند و برای نحوه برخورد با اعتراضات مردمی دستورالعملی برای مدیران میانرده صادر کنند تا با مردم معترض رفتار درستی صورت گیرد.