به گزارش تابناک به نقل از ايسنا، جهانگيرخان قشقايي فرزند محمد خان دره شويي در سال 1243 هجري قمري در دهاقان اصفهان به دنيا آمد. او حكيم و عارف رباني از فلاسفه و مدرسان حكمت در عصر قاجار است. معروفترين استاد وي حكيم نامي محمد رضا صهبا قمشهاي از حكما و عرفاي بزرگ اصفهان بود. بسياري از بزرگان و علماي اصفهان شاگردان قشقايي بودهاند. از جمله شاگردان جهانگيرخان قشقايي شهيد سيد حسن مدرس بود.
پيش بيني جهانگيرخان از سرانجام شهيد مدرسآن شهيد عالي مقام مينويسد" زماني كه تحصيل ميكردم حكيم بزرگ جهانگيرخان قشقايي به من گفت: سيد حسن؛ سر سلامت به گور نميبري، اما شفاي تاريخ را موجب ميگردي. با شنيدن اين سخن جان تازهاي گرفتم." ظاهرا مرحوم جهانگيرخان شرحي بر نهج البلاغه داشته است كه اكنون اثري از آن در دست نيست. در ماده تاريخ وفاتش آمده است" جهانگيرخان نزد خداي جهان شد."
جهانگيرخان در جواني از شاهنامه خوانهاي ممتاز طايفه خود محسوب ميشد. از سن 40 سالگي در اثر تغيير احوال باطني به راه تحصيل علم افتاد و يكي از بزرگترين اساتيد فلسه در شرق شد. در يك فرصتي كه به اصفهان آمد با بزرگاني چون هماي شيرازي و ميرزا عبد الجواد حكيم تماس گرفت، صفاي باطن و لياقت ذاتي جهانگيرخان موجب شد كه به تحصيل علم و معرفت بپردازد.
شوريده حال شدن جهانگيرخان پس از ورود به اصفهانمعلوم نيست در سفري كه به اصفهان داشت چه گفتند و چه شنيد كه شوريده حال شد و ترك وطن و ديار كرد و در مدرسه صدر بازار اصفهان به تحصيل علم و تهذيب اخلاق پرداخت و طولي نكشيد كه جامع علوم عقلي و نقلي و بزرگترين استاد فلسفه كلام، فقه و اصول شد. پس از آن که حکیم قشقایی علوم مختلف را فراگرفت، بساط تعلیم و آموزش را در مدرسه صدر اصفهان گسترد و بزرگان از نقاط مختلفْ برای درک محضر او راهی اصفهان شدند. حکیم جهانگیرخان در زمینه حکمت و فلسفه، به ویژه فلسفه ملاصدرا صاحب نظر بود و در این زمینه، شاگردان بزرگی تربیت کرد. آن بزرگوار روزهای پنجشنبه و جمعه، ریاضی و هیئت تدریس میکرد. و گاهی نیز به تدریس نهج البلاغه میپرداخت و آن را با حکمت در میآمیخت.
تدریس فقه و اصول ایشان هم بسیار مورد توجه طلاب قرار میگرفت و خلاصه اینکه حکیم قشقایی در تمام سطوح درسی حوزه و در رشتههای مختلف به تدریس و تعلیم پرداخت و شاگردان بزرگی تربیت کرد تا اینکه در سن 86 سالگي وفات يافت و آيت الله شيخ محمد تقي نجفي بر جنازه وي نماز خواند.
نحوه صحيح امر به معروف را به همگان آموختاز شيخ محمود مفيد نقل است كه جهانگيرخان با چند نفر از شاگردانش وارد قيصريه شدند. در آن جا در يكي از حجرات، سرو صداي ساز و آواز به گوششان خورد. يكي از شاگردان گفت"اجازه بدهيد من الان ميروم و اينها را به هم ميزنم. جهانگيرخان فرمود: قدري تامل كنيد، اين طريق امر به معروف و نهي از منكر نيست. شما الان اگر برويد و اين كار را بكنيد، اينها اتباع ظل السلطاناند و سرانجام فردا مواخذه ميكنند و اسباب توهين به اهل علم مي شوند و ممكن است شما را تحت فشار و ناراحتي قرار بدهند. حالا بياييد همراه من كه راه امر به معروف و نهي از منكر را نشانتان بدهم."
آنگاه خان با شاگردانش به داخل آن حجره رفته و پرده را عقب زده و فرمود" آقايان سلام عليكم! ميهمان ميخواهيد؟! چند نفر از افراد داخل حجره دست پاچه شدند و رنگ از رخسارشان پريد و نگران شدند. جهانگيرخان به آنان گفت: نه من نيامدهام مزاحم شما بشوم. حالا طلبهها و شاگردان خان هم همين طور مات و مبهوت ايستادهاند و تماشا ميكنند. جهانگيرخان به افراد مذكور گفت: خب آقايان داشتند فلان دستگاه موسيقي را ميزدند، بزنيد ببينيم.! آنها هم شروع كردند به نواختن."
جهانگيرخان شروع كرد به ايراد گرفتن و اينكه شما اين دستگاه را داريد اشتباه ميزنيد. رو به ديگري كرد و فرمود شما بزن ببينيم و همين طور يك يك همه افراد داخل حجره آن دستگاه را زدند و جهانگيرخان هم يك ايراد از آنها گفت. اهل حجره و اقايان طلاب همه مات و مبهوت گشتند و از مهارت و استادي خان در موسيقي شگفت زده شدند. آن گاه جناب خان رو به همه آنها كرد و فرمود" من هم مثل شما يك وقتي با اين آلات سرو كار داشتم و چنگي مينواختم و به همه دستگاههاي موسيقي مسلط بودم، اما در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه عمر خود را تلف كردهام. آيا حيف اين عمر نيست كه آدم خود را صرف اين هرزهگيها و امور لغو بيهوده كند!" سپس شروع كرد به خواندن آيه و حديث و آنقدر گفت و گفت تا اين كه افراد داخل حجره، شيشههاي شراب را شكستند و اساس ضرب و ساز و آواز را نيز به هم ريختند و مجلس، يك مجلس روحاني گشت. آنگاه جهانگيرخان در حقشان دعا كرد و فرمود: خداوند شما را به توبهاي كه كرديد بخشيد، همان گونه كه من نيز از گذشته خود توبه كردم و به حمدالله موفق شدم.
برای روشن شدن تفاوت ارزشی زندگی حکیم قشقایی قبل و بعد از چهل سالگی، بهتر است به اثرات علمی آن بزرگوار اشاره کنیم که چیزی نیست جز شاگردانی که پروانهوار از شمع وجود آن حکیم فرزانه کسب فیض کرده و هر یک استادی فاضل شدند و هم چون چراغ هدایتی برای جویندگان علم و دانش نورافشانی کردند. از جمله این بزرگان، می توان به مرحوم آیتالله العظمی بروجردی مرجع بزرگ شیعه، مرحوم محمدعلی حکیم الهی فریدنی ، مرحوم آقاضیاءالدین اراکی، آیتالله العظمی محمد حسین قودجانی اشنی، حکیم و علامه بزرگ حاج آقا رحیم ارباب، حکیم میرزا محمدباقر امامی، حکیم محمد علی زاهد، آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله شیخ حسن علی اصفهانی، میرزا محمد علی شاه آبادی، آیتالله سید حسن مدرس و صدها عالم و عارف دیگر اشاره کرد.
بعد از 40 سالگي به كسب علم و دانش پرداختهمت بالای حکیم قشقایی قابل تدبر و تحسین است زیرا این مرد الهی بعد از چهل سالگی که طبیعتاً نیروی جوانیاش از کف رفته بود، به کسب علم و دانش روی آورد. در حقیقت توان دست یافتن به مراحل عالی علمی، در زمانی امکان پذیر است که انسان در بهار عمر و دوران نشاط زندگی باشد، ولی این بزرگ مرد با همت عالیاش این راه را پیمود و به مراتب عالی علم و دانش و سیر و سلوک دست یافت.
شاعر هم در این باره می گوید: "همت بلنددار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیدهاند". جهانگیرخان قشقایی، پس از ۸۵ سال عمر که در واقع ۴۵ سال آن رابه تحصیل و تدریس گذراند، در شب سیزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۲۸ ق در اصفهان درگذشت.
تكيه جهانگيرخان قشقاييتكيهای که جهانگیرخان در آن دفن است هم به تكيه سيد محمد ترك و هم به تكيه جهانگيرخان قشقايي معروف است. سيد محمد حسيني خويي معروف به اقا سيد محمد ترك عالم فاضل و فقيه بلند مرتبهاي بود كه پس از فوتش وي را در مزار تخت فولاد قسمت لسان الارض مدفون كردند. اما اين تكيه همچنان متروك بود تا آنكه پس از فوت و دفن جهانگيرخان قشقايي كم كم مورد توجه علما و مردم قرار گرفت و شهرت و اعتبار زيادي پيدا كرد.
تا چندي پيش قبر جهانگيرخان روي سكويي برجسته در قسمت شرقي تكيه به صورت كاملا ساده قرار داشت. در سال 1378 شمسي، مجموعه تاريخي و فرهنگي مذهبي تخت فولاد به منظور بزرگداشت و تجليل مقام والاي اين فيلسوف بزرگ يك بناي آرامگاهي به شكل هشت ضلعي به سبك معماري نوين بر مزار اين فيلسوف و دانشمند بزرگ ايجاد كرد.
كتيبهاي به خط بنايي با كاشي فيروزهاي رنگ بر سر در بقعه نصب شد كه نام جهانگيرخان و تاريخ فوت وي بر آن حك شده است. از وجوه تاريخي اين تكيه مربوط به افراد مدفون در آن است. قبر سيد محمد ترك و اولاد و اعقابش در ابتداي ورودي تكيه قرار گرفته و مدفونين اطراف مزار جهانگيرخان را نيز قبر شاگردان او تشكيل داده كه وصيت كرده بودند بعد از مرگشان كنار استاد عالم و مهربانشان دفن شوند.