علل کاهش اعتماد مردم کوردستان به روند مبارزه با فساد سازمان یافته
بروز تحول سریع در ساختار نظام قدرت که اصطلاحا به آن انقلاب می گویند موجب بروز خلاء موقتی اعمال قوانین بازدارنده و ایجاد فضای آزاد برای دسترسی فرصت طلبان به منابع ملی می شود که اگر با تدابیر سریع مدیریتی در قالب تدوین و اجرای قانون حل و فصل نگردد افراد رانت جو از این فرصت استفاده نموده و اقدام به تشکیل باندهای قدرتمند و حرکت به سمت تسخیر هسته مرکزی نظام قدرت می نمایند.
دسترسی باندهای تبهکار به هسته مرکزی قدرت سبب افزایش اقتدار آنها شده و تمام منابع توسعه از قبیل اراضی، تسهیلات بانکی، نظام تجاری، بازار، ذخایر ارزی و مجاری بازرگانی در اختیار آنها قرار گرفته و به جای ورود به بخش تولید و تجارت به سمت خام فروشی و قاچاق میرود.
به این علت است که اکثرا انقلابها نه تنها موجب شکوفایی شاخصهای توسعه یافتگی نمیگردد بلکه جامعه را به سوی وضعیت بدتر از قبل میبرد به این دلیل است که مردم در این کشورها از انجام انقلاب پشیمان شده و آرزوی بازگشت دوران قبل را میکنند.
تسلط خاندانهای خاص بر کشور، محدودیت آزادی سیاسی، تسلط تفکر فاشیستی بر رویکرد حاکمیت، شکل گیری باندهای سازمان یافته رانت جو و بروز شکاف رفاهی در زمان پهلوی سبب شکل گیری قیام عمومی بر علیه سیستم حکومتی شد که در ابتدا نگرانی شدیدی برای مفسدین آن دوران ایجاد کرد و حجم عظیمی از ثروتهای ناشی از نفوذ را از آنها پس گرفت تا در اختیار اقشار فقیر قرار گیرد.
اما پس از مدت کوتاهی به علل گوناگون از جمله ظهور اختلاف بین انقلابیون، دخالتهای خارجی، انحصار طلبی برخی از لایههای انقلابی و شروع جنگ ایران و عراق، پروسه تدوین قوانین جدید و تشکیل نظام مدیریتی منسجم کشور را با تاخیر عمده روبرو کرد.
در این شرایط عدهای با استفاده از فضای مذکور و با تظاهر به انقلابی بودن اقدام به فعالیتهای خارج از ماهیت انقلاب و تصرف بسیاری از منابع ملی نمودند که سرگرمی هسته مرکزی قدرت به وضعیت پیش آمده بهترین فرصت برای حرکت فعالیت این افراد به سمت تبدیل شدن به باندهای قدرتمند شد.
این باندها با انجام اقدامات رانت خوارانه توانستند بخش عظیمی از منابع و پتانسیلهای توسعه ایران را تصرف کنند که موجب کاهش شاخصهای اقتصادی، افزایش نمودهای بی عدالتی و وخامت اوضاع زندگی مردم گردید به طوری که سفرهای که میتواند معیشت و رفاه کامل بیش از یک میلیارد نفر را تامین کند امروز نمیتواند جوابگوی ایجاد اشتغال و درآمد کافی برای جمعیتی ۸۰ میلیونی باشد، اما هزاران میلیارد دلار از ثروتهای عمومی کشور توسط خانوادههای این افراد به خارج از کشور منتقل شده و زمینه رونق اقتصادی آنها را فراهم کرده است.
روند تشکیل باندهای رانت خوار در استانهای اقلیت نشین، مناطق درگیر جنگ ۸ ساله و تنشهای داخلی اول انقلاب با سرعت بیشتری پیش رفت به طوری که در استانهایی مثل کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام و خوزستان افراد زیادی با استفاده از نابسامانیهای موجود، اقدام به تصرف منابع و ثروتهای عمومی کردند، اموال عدهای را به بهانه ضد انقلاب بودن، دارایی گروهی را به بهانه وابستگی به رژیم پهلوی و املاک بعضی دیگر را به بهانه سرمایه دار بودن در چنگ گرفتند.
علاوه بر اینها هزاران هکتار زمین را به حیلههای مختلف از جمله واگذاری به فقرا، احداث ابنیه برای مستحقین، ساخت اماکن مذهبی و آموزشی و انجام اقدامات عام المنفعه در اختیار گرفته و بعد از مدتی با استفاده از شگردهای خاص آنها را تبدیل به پول نموده و از طریق خانوادههایشان از کشور خارج کردند.
بسیارند افراد بی نان، نوا و نام و نشان در کردستان که هیچ نقشی در انقلاب و جنگ با عراق نداشتند، اما به نام اسلام، انقلاب و حفظ دستاوردها و ارزشها وارد میدان سرنوشت مردم شده و امروزه حساب و کتاب دارایی شان سر به فلک کشیده است.
اقتدار باندهای مافیایی در مناطق کوردنشین به جایی رسیده که وارد حوزه رسانه و تشکیلات مدنی شده و با ایجاد نهادهای رسانهای و اجاره گرفتن قلمهای توانا در تحلیل به تنظیم رفتارهای سیاسی مردم در انتخابات، سازماندهی اعتراضات، اجرای نمایشهای خیریه ای، عزل و نصب مدیران ارشد و باج گیری از نهادهای متولی امور اقتصادی میپردازند؛ که این وضعیت در استان کردستان به علل گوناگون از شدت بیشتری برخوردار است و باندهای مافیایی از تمام توان خود برای دسترسی به منافع ناحق استفاده میکنند که این روند باعث فلج شدن توسعه استان شده و مردم آن با وصف برخورداری از منابع بزرگ با حجم عظیمی از مشکلات اقتصادی مواجه هستند و تمام زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اداری کردستان را به چالش کشیده است تا جایی که استان دیگر برای تعداد زیادی از کوردها مکان زندگی نیست و ناچا به ترک وطن و یا مهاجرت به سایر استانها شده اند.
هر کجای این مملکت را که بگردی متوجه میشوی که کارگران ساختمانی، باربران بازارها، سرایداران آپارتمانها، نگهبانان ویلاها و حمالان میادین میوه و تره بار تمام نقاط ایران کورد هستند، زیرا بخش بزرگی از منابعی که بایستی در اختیار رفاه آنها قرار میگرفت توسط شیادان تصرف شده است.
همه میبینیم که این باندها مرتب با استفاده از قلمهای اجارهای و در قالب راه اندازی کانالهای تلگرامی، انتشار نشریات کاغذی، فعال سازی پایگاههای خبری و اکانتهای اینستاگرامی چگونه به تطهیر چهره سیاه خود میپردازند و از طریق تظاهر به مسلمانی و انقلابی گری به افراد مزاحم خود تهمت و افترا به افراد بی گناه میزنند که ادامه بیان ماهیت و اهداف این باندهای فاسد در ظرفیت این متن نبوده و در زمانی مناسب همه زوایای قضیه برای افکار عمومی کوردها افشا خواهد شد.
مدت دو سال است که نظام حاکمیت تصمیم به برخورد با باندهای رانت خور گرفته و هر روز شاهد تشکیل دادگاه و صدور احکام برای مفسدین هستیم که مورد استقبال عموم قرار گرفته و فضا برای مفسدین تا حدی ناامن شده است.
اما این روند در کردستان یا شروع نشده و یا به دور از چشم مردم و در یک فضای محرمانه میباشد که در هر دو مورد اعتبار قانون و مقبولیت حاکمیت را به چالش کشیده و تمایل به رانت جویی را نیز افزایش میدهد.
در این مدت مدام اخبار منتشر شده از طریق منابع غیر رسمی مربوط به دستگیری افراد فاسد داخل وخارج از ادارات استان منتشر میگردد، اما بخش بزرگی از این افراد پس از پایان مدت بازداشت به محل کار خود برگشته و تا کنون خبری دال بر اجرای مجازات آنها منتشر نشده است که این موضوع باعث نابودی ابهت قانون و اعتبار حاکمیت و افزایش تمایل به فساد میگردد.
یکی از معایب نهادهای نظارتی و قضایی در کردستان پنهان نگه داشتن اخبار مربوط به پروندههای فساد است و بهانه آنها برای این رفتار حفظ اسرار افراد و حراست از آبروی خانواده آنهاست، اما این ادعا به هیچ عنوان منطقی نیست و اگر اجبار قانونی دارد باید قانون را تغییر داد، زیرا این قانون بیش از آن که حافظ منافع عمومی باشد پناهگاه افراد فاسد است.
باید همان طور که در قوه قضائیه فردی به عنوان سخنگو هر هفته اقدام به مصاحبه با خبرنگاران میکند در تمام استانها هم این اقدام انجام شود تا مردم از این طریق از روند مبارزه با فساد مطلع شوند، یکی از پیامدهای این حرکت پایان یافتن جنگ روانی ناشی از گسترش اخبار کذب و شایعات سازماندهی شده باندهای فاسد و افزایش انگیزه مردم برای همکاری با نهادهای قضائی است.
گاهی شنیده میشود که مردم در راستای مبارزه با فساد با حاکمیت همکاری نمیکنند که این ادعایی درست است، اما ریشه در بی تفاوتی جامعه در قبال فساد ندارد و علت اصلی این امر عدم ارتباط صحیح و عدم اطلاع از عملکرد دستگاههای قضایی است و مردم اکنون بر این باورند که گزارش دادن کاری بیهوده بوده و احتمال دشمن تراشی برای گزارش دهندگان دارد.
صدیق مینایی – روزنامه نگار