به گزارش خبرگزاری فارس از خرمآباد، غروب یکشنبه 25 فروردین، 13 روز پس از سیل ویرانگر، پلدختر محو در غبار است،گویا مه صبحگاهی همه جا را فرا گرفته اما غبار هیچگاه شبیه مه نمیشود.
شاید معرکهای برپا است و شاید آوردگاهی برای آزمون باشد؛ هر چه هست شهر را تسخیر کرده است،
اگر چه رفت و آمد در خیابانهای نزدیک کانون حادثه عادی شده اما حضور نیروهای نظامی، جهادی و داوطلب، پلدختر را متفاتتر کرده است.
خیل انبوهی از سربازان ارتشی با بیلهای برافراشته بر دوش منظم پس از یک روز پاکسازی در میدان هفت تیر صف کشیده تا پشت سر فرمانده برای استراحت به پادگان که نه، به خوابگاه گسیل شوند.
حالا خیابانها پاکسازی شده، خانههای مسکونی از گل پاک شده و نیروهای سپاه و بسیج کمی آنسوتر عملیات پاکسازی یک منزل را به اتمام رسانده و با آب بشکههای سوار بر ماشین، خانه را میشویند.
اینجا یادآور صحنههای جنگ است؛ همان موقع که فرمانده و رزمنده در کنار هم بودند و به سادگی نمیتوانستی از روی لباس خاکیشان تشخیصدهی فرمانده کیست.
حالا همه گل مالیده و خاکیتر از همیشه شدهاند، به راستی فرمانده کیست و این سربازان به حکم چه کسی غرق در گل شدهاند.
کوچهای آنطرفتر گروه جهادی 20 نفره کار تخلیه یک زیر زمین را تمام کرده و سرتا پا گل از زیر زمین بیرون میآیند.
اگر لحظهای فراموش کنی که اینجا سیل آمده و به تماشای این صحنهها بشینی حتما باد خود زمزمه خواهی کرد، در این زیر زمین گل آدمی بسرشتند و به پیمانه زدند.
آری اینان فرشتگان زمین برای گل بازی آدمیت آمدهاند. چه زیبا یکی از پیشکسوتان جبهه بر روی ماشینی به سبک جنگ در همان روز اول گفت؛ پلدختر پلی شده برای آخرت.
نیروهای داوطلب مردمی هم با سبک و سیاق خاص غبار گل بر تن سوار بر وسایل نقلیه شخصی خسته از یک روز کار سخت، در حال عبور هستند.
در شهر که قدم میزنی همه جور آدم اعم پیر و جوان، زن و مرد، از استانها و قومیتها حضور دارند.
حالا میزبان قدری منظم شده و حادثه دیدگان لباسهای گلی را شستشو دادهاند و گل را بیشتر بر رخسار میهمانان میبینی.
آنهم در شهری که از 12 فروردین سه میهمان ناخوانده داشت؛ اولین میهمان ناخوانده سیل غارتگر بود و بیرحمانه با خود برد هر چه میتوانست، و آن روز همه گفتند پلدختر بر روی آب است.
دومین میهمان ناخوانده را سیل به یادگار در خانهها جا گذاشت و انبوهی از گل غارت شده کوهستان را بر خانهها پاشید.
اما میهمان ناخوانده سوم حکایتش قدری متفاوت است و آن میهمان «ایران» بود، در چهره همه کسانی که به احترام پلدختر ایستادند چه آنانی که نیامدند و کمک کردند و چه آنانی که آمدند.
همه ایران یک صدا با انسجام در این نبرد پیروز شد و حالا میهمان سوم در آزمونی سخت سربلند شد؛ به همت مردمان سرزمینش تا پلدختر ایستاده در غبار بماند.
اما براستی که آزمون مسؤولان در بازسازی پلدختر همچنان ادامه دارد.
نگارنده: بهنام فروتننیا