تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در فاصله سه هفته مانده به پایان رقابتهای لیگ برتر فوتبال کشور، تا حدود زیادی جایگاه هشتم خود را در جدول تثبیت و تا پایان هفته بیست و هفتم، بالاتر از تیمهایی همچون گسترش فولاد، تراکتورسازی، سپاهان، پدیده، سپیدرود، استقلال خوزستان، نفت تهران و سیاهجامگان قرار گرفته است.
اگر چه در بین این تیمها، نامهای بزرگی به چشم میخورد، اما این نامهای بزرگ شمهای از بزرگی و آقایی سالهای گذشته در فوتبال کشور را در این فصل نداشته که این افول ناشی از عواملی است که قابل تامل و واجد پردازش به این موضوعات در تحریر این مطلب است.
پس از سالها حرکت آسانسوری شکل تیم صنعت نفت آبادان در جداول لیگهای برتر و دسته اول، این تیم در فصل جاری موفق به کسب جایگاه تک رقمی در جدول رده بندی رقابت های لیگ برتر شد و از معدود دفعاتی بود که هواداران این تیم دغدغه سقوط را خود احساس نکردند و البته نفت توانی نیز از خود برای صعود به مدارج بالاتر نشان نداد، گرچه شاگردان فراز کمالوند فرصت رسیدن به فینال جام حذفی را در خانه داشتند که این موقعیت با ارائه یک فوتبال ضعیف مقابل تیم پر ستاره استقلال و البته معطوف کردن توجهات به اشتباهات داوری، از دست رفت.
صنعت نفت آبادان برای نخستین بار در تاریخ، رتبهای بالاتر از تیمهای تراکتورسازی و سپاهان را از آن خود کرد، در شرایطی که این تیمها در وضعیت سالهای گذشته خود نبودند و فصلی استثنایی و البته کابوسوار را تجربه کردند.
سپاهان اصفهان در فصل جاری، در بدترین دوران مدیریتی خود قرار داشت و اسیر اشتباهات در یارگیری و تفکرات نوآورانه کمیته فنی و اتاق فکر خود شد.
این تیم در دو بازی جام حذفی و لیگ برتر در آبادان و اصفهان، نتیجه را به نفت آبادان واگذار کرد و سومین رویارویی دو تیم در فصل جاری نیز در پیش است.
تراکتورسازی تبریز یکی دیگر از تیمهایی است که بدترین فصول فوتبالی خود را طی کرد و عمده دلایل آن نیز، محرومیت از دو پنجره نقل و انتقالات بود که اجازه یارگیری مناسب به این تیم را نداد، با این حال تراکتوریها در تک رویارویی خود با صنعت نفت در آبادان موفق به کسب یک امتیاز از جهنم زرد شدند.
گسترش فولاد تبریز از دیگر تیمهایی است که رتبهای پایین تر از نفت آبادان را در حال تجربه کردن است.
این تیم نیز در فصل جاری با کاهش شدید بودجه و از هم پاشیدن استخوانبندی تیمی مواجه بود که علیرغم به کارگیری از مربی کار بلدی مثل فیروز کریمی در میانههای نیم فصل نخست، تنها موفق به حفظ خود در میانه جدول ردهبندی شد.
این تیم در دور رفت رقابتهای لیگ برتر موفق شد در آبادان صنعت نفت را با سه گل از مقابل بردارد تا کریمی قافیه را به شاگرد خود نبازد، در دور برگشت نیز دو تیم در تبریز، به نتیجه مساوی بدون گل دست یافتند.
تیم پدیده خراسان، نام دیگر تیمیاست که در زمره فانوس به دستان لیگ مشغول دست و پا زدن برای بقاست و این وضعیت را باید ناشی از کسر شش امتیاز در میانههای راه از این تیم دانست و مشکلات مالی موجود در ردههای کلان مدیریتی این باشگاه، موضوعی مزید بر ناکامیهای این باشگاه است، گرچه صنعت نفت مقام ششم خود در نیم فصل اول را مدیون کسر امتیاز از این تیم مشهدی است که در واقع در میانه راه از درون پاشیده شد.
با تمام این اوصاف، شاگردان کمالوند در دور رفت این رقابتها، نماینده مشهد را با دوگل از آبادان بدرقه کردند، اما در دور برگشت و در اوج مشکلات این تیم مشهدی، با یک گل مغلوب شاگردان مهاجری شدند.
تیم فوتبال سپیدرود رشت، دیگر فانوس به دست لیگ برتر است که نخستین حضور لگ برتری خود را تجربه میکند و در بدو ورودش به این آوردگاه موفق شد نفت آبادان را در رشت با نتیجه دو بر یک از مقابل بردارد، اما دیری نپایید، شیرازه این تیم کم تجربه که با مشکلات عدیده مالی، مدیریتی، مهرهای و مربیگری روبروست، از هم پاشید و نماینده رشت با قرار گرفتن در سرازیری لیگ برتر، در دور برگشت با سه گل مغلوب تیم پر ستاره فراز کمالوند شد.
استقلال خوزستان نیز، که بدون داشتن ستاره و با امکانات مالی اندک، موفق به فتح لیگ پانزدهم شده بود، در این فصل به زور حمایتهای کاذب مسئولان استان و عدم همراهی متولیان این تیم در رفع مشکلات مالی، در لیگ برتر شرکت کرد و از همان ابتدا مشخص بود فروغی نصیب آبی شهر اهواز نخواهد شد جز اینکه زنگ تفریح برخی تیمها شود، که اینگونه هم شد.
در اوج مشکلات مدیریتی و مالی این باشگاه، صنعت نفت در اهواز به مصاف این تیم رفت و با یک پنالتی موفق به شکست شاگردان ویسی شد.
لازم به ذکر است که سقف قراردادهای بازیکنان استقلال خوزستان زیر 500 میلیون تومان عنوان شده است، در حالی که سقف قرارداد در بازیکنان نفت آبادان، یک میلیارد و 500 میلیون تومان بوده است.
نفت تهران نیز که تقریبا سقوطش به دسته پائینتر مسجل شده، نیازی به بازگویی مشکلات این تیم وجود ندارد، چرا که اهالی فوتبال کاملا مطلع هستند که این باشگاه با چه مشکلاتی در سطوح مالکیت و مدیریتی دست و پنجه نرم میکند و در طول فصل چند بار دست به دست گشت، تا به اینجا رسید.
نفت آبادان مقابل همنام تهرانی خود در آبادان به برتری یک بر صفر دست یافت و در دور برگشت مصاف دو تیم در عدد یک به تساوی انجامید.
آخرین تیمی که وضعیتی اسفناکتر نسبت به صنعت نفت دارد، سیاهجامگان مشهد است که با انبوهی از مشکلات مالی گام به این عرصه نهاد و در طول فصل شاهد چهار تغییر در راس کادر فنی خود بود و هیچگاه به ثبات نسبی در این آوردگاه دست پیدا نکرد.
با نگاهی به وضعیت باشگاههایی که در رتبهای پایینتر نسبت به تیم صنعت نفت جای گرفتهاند، متوجه میشویم که جایگاه صنعت نفت آبادان در لیگ برتر، چندان بر اثر برتری فنی و تقابلهای رو در رو مقابل این تیمها صورت نگرفته، بلکه مشکلات مدیریتی، مالی، ساختاری، زیرساختی و فنی این تیمها موجبات شکلگیری لیگی شده، که رقبای چندانی در سر و ته آن برای دستیابی به مدارج بالاتر وجود نداشته و در واقع، تیمی که کمالوند روانه رقابتها کرده، حریف سر سختی برای تصاحب جایگاه تک رقمی در مقابل خود ندیده است و عدم نتیجهگیری در این هشت تیم، موجب شده تا نماینده آبادان رتبه هشتم را تجربه کند.
حال در قیاس توان فنی و مهرهای نماینده آبادان با تیمهای بالای جدول، اگر بخواهیم تیم پیکان را به عنوان آخرین حریف این تیم در لیگ برتر و به عنوان یک پایلوت با صنعت نفت مقایسه کنیم، به مواردی برمیخوریم که قابل تامل است.
مجید جلالی با جمع آوری عدهای جوان و در کنار چند بازیکن با تجربه، نسبت به ساختن تیمی یک دست اهتمام ورزید، با اجتناب از بهکارگیری از مهرههای بزرگ و گرانقیمت و البته پا به سن گذاشته، موفق شد خود را به عنوان یکی از مدعیان اصلی کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا معرفی کند.
پیکان نه به اندازه صنعت نفت آبادان اردو برپا کرد و نه قراردادهای نجومی با بازیکنان خود به امضا رساند، اما ثمره کار جلالی رتبههای بالای جدول بود.
این موارد در خصوص تیمهای دیگری مثل سایپا، پارس جنوبی و فولاد خوزستان نیز صدق میکند که با هزینهای به مراتب کمتر، بازیکنان نه چندان شاخص و با مبالغ قراردادهایی متعادل موفق شدند در ردههای نیمه بالایی جدول جای گیرند.
در مقابل صنعت نفت با استفاده از بازیکنانی که در فصول انتهایی فوتبال خود بودند و با اعطای قراردادهای نجومی به این بازیکنان و البته اختیار تام دادن به سرمربی خود به نوعی صفر تا صد کار را به کمالوند واگذار کرد که با چند تعویض در میانههای فصل، هم عرصه را بر بازیکنان مستعد بومی تنگ و هم دوباره پای بازیکنان بی کیفیت را به آبادان باز کرد و بارها از این جذبها نیز در محافل مختلف دفاع کرد.
تیم صنعت نفت در ابتدای این فصل با هیاهوی رسانهای که ناشی از حضور کمالوند در آبادان بود، سعی کرد افکار را به سمت و سوی ساختن یک تیم رویایی سوق دهد که تاریخ آبادان تا کنون به چشم ندیده است، در حالی که فوتبال آبادان پیش از این در دهههای 50 و 70 در لیگهای تخت جمشید و آزادگان با توانی کاملا بومی و بدون ریخت و پاشهای امروزی، موفق به جای گرفتن در جمع پنج تیم نخست و کسب عنوان بهترین تیم شهرستانی شد، در حالی که بارها کمالوند نتایج به دست آمده توسط تیمش را در تاریخ فوتبال آبادان بی سابقه خوانده بود.
هیاهوی رسانهای کمالوند در جایی اوج گرفت که در مقام مدعیالعموم ظاهر شد و با عنوان کردن مشکلات مردم آبادان سعی در جای گرفتن در ذهن شهروندان آبادانی کرد و به نوعی مردم را سپر انتقادات کارشناسان و پیشکسوتان کرد، البته صفحات هواداری تیم صنعت نفت در فضای مجازی که به طرزی مشکوک و برای نخستین بار در همه موارد از سرمربی تیم دفاع و موضعی حمایتی نسبت به تصمیمات کمالوند از خود نشان میدادند، در نهادینه کردن افکار کمالوند و تلقین آن به افکار عمومی بیتاثیر نبودند.
با نگاهی به رتبه صنعت نفت در جدول که به زعم سرمربی این تیم ردهای تاریخی به شمار میرود، در مییابیم که این تیم هیچگاه چنین بودجهای در تاریخ حیاتش نیز به خود ندیده که محقق شده باشد.
البته صحبتهای دوگانه مدیرعامل و سرمربی این تیم در خصوص این بودجه 16 میلیاردی متناقض بوده که نیاز به شفافسازی دارد.
بودجهای که به گفته عیسیزاده تا 90 درصد آن محقق شده و به گفته کمالوند تنها هفت میلیارد آن به تیم صنعت نفت تزریق شده است و سایر مبالغ صرف بدهیهای قبلی باشگاه شده است، در حالی که هنوز مبلغ قرارداد ناچیز تیمهای پایه از فصل گذشته پرداخت نشده و چند بازیکن بزرگسال نیز از فصل قبل، از این باشگاه طلب دارند مشخص نیست صحبت از کدام بدهیها به میان آمده است.
حال مشخص نیست که این همه هزینهای که کمالوند روی دست باشگاه صنعت نفت آبادان گذاشته بر چه اساس بوده در حالی که هر مربی با چنین مهرههایی به همین رتبه و حتی ردهای بهتر دست پیدا میکرد و جدای از هزینهها، این همه هیاهوی رسانهای بر چه اساس شکل گرفت، در حالی که هر تیمی با این هیاهوی تبلیغاتی و این هزینهها، امکانات بیسابقه و حمایتهای کمنظیر به طور قطع میتوانست دست کم سهمیه آسیا را کسب کند.
منبع: فارس