شهید حاج «حسن دانش» از قاریان و معلمان برتر قران در سطح بینالملل بود. او فعالیت قرانی خود را از 5 سالگی با همراهی مادر و شرکت در جلسات قران آغاز کرد .
شهید ۲۹ ساله یزدی که به عنوان نماینده ایران در چندین مسابقه بینالمللی قرانی شرکت و کشور ایران را سرآمد جهان اسلام کرده بود، دوم مهر سال ۹۴ در مراسم رمی جمارات در حادثه حزنانگیز منا به مقام والای شهادت رسید .
پيكر اين شهيد منا پس از چندين روز چشمانتظاري خانواده و دو فرزندشو همچنين مردم داغدار يزد به كشورمان منتقل و در آستان مقدس امامزاده جعفر(ع) يزد آرام گرفت.
«حامد سلطانی گردفرامرزی» به مناسبت ايام شهادت حاج «حسن دانش» به دوستی شش ساله خود با اين شهید، اظهار میکند: این شهید عزیز، فردی بسیار صبور و سلیمالنفس بود و در عین برخورداری از عزت نفس، بسیار نجیب و متواضع بود .
وی در مورد خانوادهدوستی و صمیمیتش با خانواده، میافزاید: این ویژگی به گونهای در رفتارش با آنها نمایان بود که علاوه بر احترام ویژه به پدر و مادرش، نسبت به همسر و فرزندانان و دوستان خود نیز بسیار مهربان و خوشخو بود .
این قاری مطرح کشوری با اشاره به زمینه آشنایی خود با این قاری بینالمللی، میگوید: اوایل سال ۸۸ و درست زمانی که گزارشگر رادیو یزد بودم، با او آشنا شدم و به واسطه ارتباطی که با وي پیدا کردم، وارد گروه تواشیح شدم و ارتباط ما از چند سال قبل از شهادتش پررنگتر و خانوادگی شد .
وی الگوسازی از این نخبه قرآنی را در استان يزد قابل تقدیر ميداند و اظهار میکند: خوشبختانه یزدیها حق مطلب را نسبت به این شهید نخبه قرانی ادا کردند و شهید دانش الگویی شایسته برای گرایش بسیاری از مردم به ویژه جوانان به سمت و سوی قرآن شد و شهادت وی انگیزهای بسیار برای گرایش جوانان به قرآن را رقم زد.
سلطاني با بیان صبر و افتادگی شهيد دانش به عنوان مهمترین ویژگی او به خاطرهای از این شهید منا اشاره ميكند و میگوید: زمانی که در مسابقات کشوری تواشیح شرکت کردیم، وي تکخوان گروه بود و به دلیل مشکلی که در میکروفون او رخ داد، بخشی از اجرای او شنیده نشد و در داوری لحاظ شد.
وي ادامه ميدهد: در حالی که تمام اعضا اعتراض کردند او بدون هیچگونه اعتراضی به نظر هیات داوران احترام گذاشت و این در حالی بود که بار علمی او در این حوزه از همه ما بیشتر بود .
سلطانی گردفرامرزی در مورد دعای قبل از سفر این شهید منا نیز بیان میکند: قبل از حرکت به مکه و زمان خداحافظیاش دعا کرد؛ ای کاش در این سفر پدرش از بیماری سرطان شفا پیدا کند اما او به شهادت رسید و شش ماه بعد پدرش در حین سوگواری برای فرزند شهید خود، به دیار باقی پیوست .