دنیای امروز به قدری کوچک شده است که شاید بتوان ادعا نمود هیچ خبر ریز و بزرگی را نمیتوان از چشم و گوش مخاطب مدرن پنهان داشت. هرچند خود این ادعا تا حدود زیادی نسبی است اما در یک مورد قطعی است. اخباری که با منافع ملی کشورها گره خورده و از آن منظر قابل بهره برداری است ، یقینا جزو آن دسته اخباری هستند که روزی به هرحال در افکار عمومی اثرگذار خواهند بود.
جنگ ایران علیه عوامل داعش در سرزمین سوریه و حمایت آشکار جمهوری اسلامی از دولت قانونی سوریه امری نیست که کسی بخواهد آن را منکر شود.
مجموعه علل از منظومه های سیاسی تا اقتصادی و اعتقادی زیربنای این حمایت و نقش آفرینی را برای تثبیت محور مقاومت در منطقه خاورمیانه تأييد و مشروع می سازد.
از سوی دیگر روس ها به هر ترتیب با استدلال مربوط به منافع ملی خودشان در این جنگ بر علیه منافع غرب با ایران اسلامی مان هم رأی شده و تا به امروز با نگاه نفع طلبانه خود از اسد حمایت کرده اند. با این وجود خبر استقرار محدود و کنترل شده جنگنده های سوخو روسیه در همدان به منظور اجرای بهتر عملیات مشترک برعلیه داعش در دیرالزور و ... هرچند به نفع منافع ماست اما به هرترتیب نکاتی را از بعد نگاه حرفه اى و معتمدانه به رسانه در انتشار صحيح اخبار و برداشت تبليغى مثبت، به ذهن منصف متبادر می سازد که پرداختن به آنها ضروری است.
1-در اصل 146، صراحتا استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در کشور ممنوع شده است و این قاعده عام، تخصیصی نخورده است.بنابراین شامل استقرار نیروهای نظامی نیز می شود تا خدشه ای به استقلال ملی مان نخورد.
2- مراکز نظامی من جمله پایگاههای هوایی، از مراکز استراتژیک یک کشور محسوب می گردند و بدیهی است مراقبت شود تا اسرار آن به دست کسی نرسد . حتی دوستان امروز که شاید در بازی های سیاسی روزگار فردای روز تبدیل به دشمنان ملت گردند.
همه این ها و نکات بیشتری که قابل طرح است اما مجال بهتری را می طلبد می توان کنار نهاد و در جواب آنها سخن از یک نکته راند که آنهم مصلحت است. مصلحت اینگونه ایجاب می کند که این تصمیم گرفته شود وبا توجه به اینکه این مساله در تراز مسائل امنیت ملی و نیازمند مصوبه شورای امنیت ملی است خیال همه به خاطر نظارت و تدابیر فرمانده کل قوا، اطرافيان، مشاوران، فرماندهان نظامى و اطلاعاتى عالى رتبه کشور، راحت است. اما آيا مصلحت نبود که خود با شناختمان از صحنه رسانه اى دشمن، با اعتماد به مردم اقدام به پوشش دقيق و منطبق بر واقع اين خبر توسط رسانه امين ملى در سطح ملى و بين المللى ميکرديم؟
اما نکته ای که به سختی می توان آن را توجیه نمود اطلاع رسانی شايد بزرگنمايانه این خبر مهم توسط رسانه های روسی است.
اگر این مساله به نفع منافع ملی ماست و
مصلحت اینگونه اقتضا کرده بود تا این تصمیم گرفته شود آیا بهتر نبود خودمان با طرح دقيق موضوع و مقدمه سازی رسانه ای از چالش ها و اصطکاک های احتمالی ناشی از افشای بزرگنمايانه و ضد تبليغى آن ممانعت کنیم؟
این امر زیبنده کشور ما نیست که سایت رسمی دولت روسیه با نوعی تبختر و افتخار این خبر را با ابعادى بزرگتر از واقعيت موجود اعلام نماید و بدتر از آن، آن را یک تحول استراتژیک در منطقه بداند؟
ختم کلام اينکه آیا برفرض صحت این مساله مناسب تر نبود خودمان این مطلب مهم را در سطح ملى و بين المللى به دور از اين بزرگنمايي هاى صورت گرفته علنی می کردیم؟