دلنوشته دکتر علی رضایی میرقائد برای پدر :
جاي تو در همان دهه ٦٠ است. روزهايي كه نه ربا بود، نه فساد، نه مافيا. خدا بود و خدا بود و خدا. تو را نمي خواهند چون نه دزدي نه دزدي بلدي و نه از دزد و غارتگر بيت المال تمجيد مي كني. نمي خواهندت چون باندي نداري كه با هم چپاول كنيد،
کد خبر: ۴۰۷۳۷۷
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۲ 15 April 2017
پدر عزيزم! روزگار غريبي است. تو كه از مال دنيا هيچ نداري، هيچ به معناي مطلق آن، كنارت مي نشانند و رقابتي بس پرطمطراق بر دنيا به نمايش مي گذارند. تو هنوز در فكر همرزمان شهيدت، پيرجمارانت و آرزوي شهادتي و اينان در فكر مقاعد قدرت و ثروت. آه، پدر عزيزم جاي تو در اين روزگاران نيست،
 
جاي تو در همان دهه ٦٠ است. روزهايي كه نه ربا بود، نه فساد، نه مافيا. خدا بود و خدا بود و خدا. تو را نمي خواهند چون نه دزدي نه دزدي بلدي و نه از دزد و غارتگر بيت المال تمجيد مي كني. نمي خواهندت چون باندي نداري كه با هم چپاول كنيد،
 
باهم بخوريد و بريزيد و بپاشيد و بر فقر مردم بخنديد. تو بدون وعده با يارانت خرمشهر را ٢٣ روزه آزاد كردي اينان يا وعده ١٠٠ روزه مي دهند يا بر وعده ١٠٠ روز مچ گيري مي كنند. ايام خواهد گذشت. مي دانند كه مي داني و مي تواني آباد كني اما آباداني اين مملكت بدون پر شدن جيبهايشان و مكيدن خون مردم را نمي خواهند. آيندگان قضاوت خواهند كرد تو كه بودي و چه كردي و چه خواستي بكني اما صاحبان زر و زور و تزوير نگذاشتند.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار