شهاب پاکنگر | بی قانون
همان طور که عامل اصلی طلاق، ازدواج است، مشکلات اقتصادی کشور ما هم، همگی از پول نشأت میگیرد. البته نمیتوان یکدفعه پول را از اقتصاد کنار گذاشت، برای همین ما چند راهکار جایگزین را پیشنهاد میدهیم تا کم کم بتوانیم از شر این وابستگی خلاص شویم. ناگفته نماند، در نخستین گام باید برویم سراغ تغییر رویکردهای اقتصادی کشور تا کم کم به حذف پول هم برسیم:
الف) اقتصاد «فساد محور»: همانطوری که میدانید مسئولان ما هر روز برگ جدیدی از فسادهای اقتصادی را در کشور رو میکنند. اگر بیاییم و این تجارب ارزشمند را یکجا گردآوری کنیم، میتوانیم با یک اقتصاد «دانش محور» و صادرات «تجارب موفق فساد اقتصادی»، در بازار جهانی یکه تازی کنیم. حتی میتوان به تاسیس «آکادمی فساد اقتصادی» هم خیلی جدی فکر کرد. با این رویکرد ما قطب علمی فساد اقتصادی دنیا خواهیم شد.
ب) اقتصاد «فحش محور»: طبق گفته اکثر مدیران ارشد کشور، مشکلات اقتصاد ما ریشه روانی دارد. موجود روانی هم بددهن است. الان وقت آن رسیده که با متد درمان تخریبی، اقتصاد کشور را درمان کنیم. البته این روش درمان بهصورت خانگی استفاده میشود. مثلا صبح که از خواب بیدار میشوید، میبینید بهخاطر مشکلات اقتصادی اعصابتان خورد شده، ولی با گفتن یک «واقعا تو این زندگی آب قطعه!»، کمی آرام میشوید. یا وقتی یک جنس را در فروشگاه میبینید و متوجه میشوید قیمتش چند برابر شده، با یک غر زدن ساده و احوالپرسی کوچک از بستگان مدیران ذیربط، حالتان بهتر میشود. حالا همین رویکرد را میتوانیم وارد اقتصاد کنیم. یعنی تورم را با میزان فحش بر دقیقه بیان کنند. با این روش کمکم واحد مالی کشور از پول تبدیل به فحش خواهد شد.
ج) اقتصاد «منمن، توتو»: این نوع اقتصاد، روش پیشرفته همان تبادل کالا با کالاست که پول در آن معنایی ندارد. بههرحال کشور ما از لحاظ منابع طبیعی، یکی از غنیترین کشورهای دنیاست. در واقع مردم ما روی ثروت خیلی بزرگی خوابیدهاند. اگر ما بخواهیم پول را از اقتصاد حذف کنیم، میتوانیم این ثروت را بین مردم توزیع كنيم. البته این روش بهصورت آزمایشی بین مسئولان اجرا شده که جواب هم میدهد. مثلا دو مدیر میآیند جلوی هم و میگویند «من من؛ تو تو، کشیدم..» و بعد از «کشیدم» مثلا میگویند من کوه را میخورم، آن یکی میگوید من جنگل را میخورم، یکی دیگر زمین را و... فقط باید حواسمان باشد که دیگر نمیتوان در خطه شمال زیاد دریا خواری کرد. چون کشورهای خارجی هم آنجا منفعت دارند و شاید دوست نداشته باشند ما ثروت آنها را بخوریم.
د) اقتصاد «ژن با ژن»: در عصر جدید مهمترین دارایی هر جایی، منابع انسانی است. تا جایی که الان اگر یک جایی «سرمایه انسانی» خوبی داشته باشد، حسابی ثروتمند است. پس در اقتصاد بدون پول ما میتوانیم، به سرمایه انسانی اتکا کنیم. این روش نیز توسط مسئولان، امتحان شده و جواب میدهد. الان مدیران کشور ما باهم تبادل ژن با ژن دارند. یعنی پسر میدهند، دختر میگیرند و... فقط چون بازار خیلی محدود بوده، یک مقدار اختلال ژن هم این وسطها پیش آمده. الان شما هشتگ فرزندت کجاست را دنبال کنید، میبینید ثمره این تبادل، یک سری بچه بیکار با ژن خوب بوده که در جامعه ول میچرخند. ولی نگران نباشید، هرچقدر این بازار وسعت بیشتری پیدا کند، اختلالها کمتر میشود و ما راحتتر میتوانیم بهجای پول، از این به بعد ژنهایمان را ملاک ارزشگذاری کالا و خدمات قرار دهیم.