طیبه رسولزاده | بی قانون
ريیس کمیسیون اجتماعی مجلس از بازنشستگان عزیز خواسته که تا ۲۴آبان وسایلشان را جمع کرده و بار سفر ببندند. ما نمیفهمیم این دوستان چه عجلهای برای حذف مدیران باتجربه کشور دارند. حالا سی چهل سال مدیر بودند، ده دوازده سال هم روش. ما جوانها به بیکاری و ول چرخیدن عادت داریم. تازه برای صد جا رزومه فرستادهایم که هنوز هیچکدامشان برای مصاحبه دعوتمان نکردهاند. پس بیخود به اسم ما به این عزیزان فشار وارد نکنید. یکبار دیدید از شدت استرس قلبشان از کار افتاد. تازه این بزرگان ولنکنشان از این قدیمیهاست و به این راحتیها اتصالی نمیکند. باز خدا را شکر بازنشستگان عزیز خودشان به فکر خودشان هستند و به این اعتقاد دارند که دل باید جوان باشد. از قدیم هم گفتهاند سن فقط یک عدد است. مثلا در خبرها آمده بود که که برخی از این غنچههای باغ مدیریت کل اعداد و ارقام پرونده خدمتشان را دستکاری کردهاند تا بتوانند سایهشان را بر سر فدراسیون نگه دارند... برخی هم مجبور شدهاند این چندرغاز پساندازی را که در این 30 سال مدیریت جمع کردهاند، بدهند تا تاریخ پرداخت بیمهشان را جابهجا کنند بلکه بتوانند بیشتر در پستی که دارند بمانند. البته واقعا برای کسی که این ۶۰۰ میلیون را گرفته تا کار این مدیر را راه بیندازد، متاسفیم. پول یک پیرمرد خوش قلب خوردن ندارد. انشاا... که از گلویت پایین نرود. بعضی از این بزرگواران هم خیلی آیندهنگر بودهاند و میدانستند که چنین صندلیهایی به کسی وفا نکرده. پس روی صندلیهای بخش خصوصی هم زنبیل گذاشتهاند و در آنجا هم سرمایهگذاری کردهاند. اینگونه اگر از مدیریت دوتا شغل دولتی بازنشسته شدند باز ۳۵ تا شغل غیردولتی برایشان باقی میماند. یک عده از مدیران هم که کمکم باید گواهی از کارافتادگیشان را ضمیمه گواهی بازنشستگیشان کنند، دارند پشت سر هم حکمهای جدید برای اطرافیان و دوستانشان میزنند. اینگونه هم ثابت میکنند دربارهشان زود قضاوت شده و هنوز کلی کار از آنها برمیآید. هم میتوانند در گوشه گوشه سازمان تحت نظرشان یادگاری به جا بگذارند تا هیچ وقت رایحه خوش خدمتشان از بین نرود بلکه از مدیری به مدیر دیگر انتقال پیدا کند. اصلا چه معنی دارد کسانی که یک عمر زیر دست این مدیر کار میکردند بعد از بازنشستگیاش، نفس راحتی بکشند و یک لیوان آب خوش از گلویشان پایین برود.
در نهایت شما خودتان را بگذارید جای بعضی از این پدربزرگان و مادربزرگان زحمتکش. این همه سال برای صندلیات زحمت بکشی، زیرآب همه رقیبانت را بزنی، گاهی حتی مجبور شوی رشوه بدهی، همیشه درحال پاچهخواری باشی، حالا که خودت مدیر شدهای و توقع داری زیردستانت حداقل 20 سال از مدیریت مدبرانهات تعریف کنند، دوتا جوان جویای نام بیایند بگویند باید جمع کنی بروی. واقعا احترامها از بین رفته. این جوانان خام فکر میکنند اگر بازنشستگان بروند خودشان جایشان مینشینند. نه عزیزم. انقدر جوان دم بازنشستگی منتظر این موقعیت بودهاند که نوبت به شما نمیرسد. پس بروید از خدا بترسید. چون ممکن است تا ۲۴ آبان برخی از این بازنشستگان به دلیل کهولت سن خدایی نکرده از دنیا بروند و فردای قیامت جلویتان را بگیرند که چرا دل یک پیرمرد زحمتکش را شکستهاید.