به گزارش «تابناک تهران»؛ حسن روحانی روز دوشنبه در جمع مدیران ارشد وزارت ارتباطات از فیلترینگ انتقاد کرد و گفت: «در کشور رسانه آزاد نداریم، فقط یک صدا و سیمای دولتی داریم و مردم برای دسترسی آزادانهتر به اطلاعات به استفاده از موبایل و دسترسی به فضای مجازی از طریق آن، هجوم آورده اند و لذا شاهد بروز تورم در استفاده از موبایل و فضای مجازی هستیم«.
وی در بخش دیگری از سخنان خود از عاملان دستور برای فیلترینگ نیز انتقاد کرد و گفت: اشکال کار این است که فکر کردیم که این دستگاه تحت فرمان ما است که دستور میدهیم فیلتر، و فیلتر میشود؟ خب، فیلتر شد چهکار میکنید؟ با فیلترشکن چهکار میکنید؟ با فیلترشکن بعدی چهکار میکنید؟ روزانه فیلترشکن آمد چهکار میکنید؟
رئیس جمهور اما برای چندمین بار در حالی حرف از آزادی بیان به میان آورد و علیه فیلترینگ و برخورد با رسانهها و منتقدین حرف به میان آورد که خودش بارها نه در عمل که در سخن نیز کاملا منتقاض رفتار کرده است. قبل از بررسی چرایی رفتار دوگانهی روحانی با رسانهها و فضای مجازی، بهتر است به چند نمونه از آنها اشاره کنیم.
گلایه دولت برای برخورد نکردن با روزنامه ها
آبانماه سال 1395 بود که یک روز پس از افتتاح نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها، اظهارات صریح رئیس قوهی قضائیه جلسه مسؤولان عالی قضایی مثل یک بمب خبری در میان رسانهها سر و صدای عجیبی به راه انداخت. صادق آملی لاریجانی در بخشی از این جلسه با اشاره به اینکه برخی فشار میآورند که چرا فلان روزنامه را نمیبندید و برخی دیگر فشار میآورند که چرا فلان رسانه را توقیف کردهاید؛ در پاسخ به تمام این فشارها ما یک سخن داریم و آن اینکه ما راه خود را براساس قوانین کشور و موازین شرعی طی میکنیم و اگر عنوان مجرمانهای بر اقدام یک روزنامه یا رسانه صدق نکند دلیلی ندارد به موضوع ورود کنیم. رئیس قوهقضائیه با انتقاد از برخی اظهارات در ایام اخیر خاطرنشان کرد: برخی میگویند قلمها را به بهانههای واهی نشکنیم یا دهانها را به بهانهای غیراساسی نبندیم؛ واضح است خطاب آنان به دستگاه قضایی است. این نوعی افترا به قوهقضائیه است و بلکه توهین و عجیب است کسانی که چنین افتراها و اهانتهایی را به قوهقضائیه روا میدارند، مدام هم دم از اخلاق و اسلام میزنند. آملیلاریجانی خطاب به گوینده چنین سخنانی تصریح کرد: برادر بزرگوار! شما خودتان شفاهاً یا کتباً با واسطه یا بیواسطه بارها گفتهاید چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمیکنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه میکنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است. اما وقتی در میان اهالی مطبوعات و رسانه حضور مییابید ندای آزادی مطبوعات سر میدهید و اینکه قلمها را نشکنید و دهانها را نبندید! البته ما به هیچ کدام از این سخنان کاری نداریم و راه قانونی خود را میرویم.
مخاطب رئیس قوهی قضاییه، شخص حسن روحانی بود که در روز قبل از آن در افتتاحیهی نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها گفته بود: «اگر اصحاب رسانه امنیت نداشته باشند و دلنگران امنیت، راه، شغل، خط و قلم خود باشند، نمیتوانند در جامعه امنیت بیافرینند. از قلم شکسته و دهان بسته کاری ساخته نیست. نباید با بهانههای واهی، قلمها را شکسته و دهانها را ببندیم. باید در جامعه با صدای بلند آزادی مسؤولانه را فریاد بزنیم. امنیت برای ما اصل است، اما تنها با تفنگ این امنیت ساخته و حفظ نمیشود.»
این اولین باری نبود که روحانی سخنانی در حمایت از آزادی بیان میزد. آزادی زیر سایهی اعتدال یکی از محورهای اصلی شعارهای انتخاباتی روحانی از همان روزهای اول ریاست جمهوریاش بود. تاجایی که در مراسم تنفیذش در سال 1392 نیز گفته بود: «خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان.»
دربارهای این نوع موضعگیریهای روحانی در محافل عمومی و محافلی که مشروح آن به سمع و نظر عموم میرسد و البته جدیدترین سخنانش در جمع مدیران ارشد وزارت ارتباطات که از فیلترینگ انتقاد کرد، شاید سند دیگری بتواند صحهی محکمتری بر تنافقض و دوگانگی رئیس جمهور بگذارد. جایی که روحانی در اردیبهشتماه امسال طی بخشنامهای خطاب به وزیر ارتباطات که البته در فضای مجازی منتشر شد، خواستار برخورد با فیلترشکنها شده بود. مهمتر اینکه این بخشنامه هیچگاه از سوی دولت تکذیب نشد.
گردش آزاد اطلاعات ممنوع
در این نامه که در تاریخ 25 دیماه 96 نوشته شده و 17 اردیبهشت در شبکههای اجتماعی منتشر شد، روحانی از وزیر خود آذری جهرمی میخواهد که «با توجه به وقایع اخیر و تأثیر فضای مجازی بر افزایش هیجانات جامعه» اقداماتی را «بهقید فوریت» انجام دهد.
شاید با واکاوی بیشر اظهارات روحانی دربارهی فیلترینگ و مسئلهی برخورد با رسانهها و همچنین بررسی بیشتر اسناد و مدارک موجود در فضای رسانهای وحقیقی مثل برخورد و شکایت رسمی از برخی خبرگزاریهای رسمی و روزنامههای کثیرالانتشار کشور یا بخشنامههای دستوری خطاب به کلیهی رسانههای زیرمجموعهی وزارت ارشاد مبنی بر نپرداختن به برخی موضوعات از قبیل کرسنت، برجام و FATF نیز میتواند موضاع متناقض دولت را بیش از پیش نشان دهد.
اگر به موارد بالا بیش از 100 مورد شکایت از نمایندگان و اصحاب رسانه را نیز اضافه کنیم، مشخص خواهد شد، در خواست برای آزادی رسانه ها تنها یک نمایش تبلیغاتی برای دفاع از آزادی بیان است. در مجموع به نظر میرسد علی رغم آن چیزی که روحانی میخواهد به فضای عمومی القا کند اما خود ایشان همواره به عنوان اولین نفری است که در نقش برخورد با منتقدین و نقض آزادی بیان ظاهر میشود. ادامهی چنین روندی قطعا نظر افکار عمومی نسبت به رئیس جمهور در این حوزه را تغییر خواهد داد.
*گزارش از امیرمحمد بهشت آیین /خبرنامه دانشجویان ایران